پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

 

نظرسنجی اخیری که توسط روزنامه تایمز اسرائیل منتشر شده،حاکی از آن است که تهدید ایران، تنها از نگاه 12 درصد از اسرائیلی ها یک موضوع اضطراری است و 43 درصد بر این باورند که مشکلات اقتصادی مساله بسیار مهمتری به شمار می رود.المانیتور با اشاره به این نظر سنجی این پرسش را مطرح می کند که آیا اینکه تنها 12 درصد اسرائیلی ها موضوع ایران را فوری می دانند به این معنی است که تنها همین تعداد اندک در مورد حکومتی که خواستار نابودی کشورشان است، نگرانی دارند؟ این در حالی است که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل در سخن پراکنی های خود مدعی می شود ایران بزرگترین تهدید برای اسرائیل به شمار می رود.باید گفت که در اسرائیل نیز مانند هر کشور دیگری، نگرانی های داخلی بر دغدغه های خارجی ارجحیت دارد. البته سال های اخیر را نمی توان با سال های 1848 که در آن اسرائیل تازه اعلام موجودیت کرده بود، مقایسه کرد. هرچند نتانیاهو تلاش می کند افکار عمومی را مجاب کند، اسرائیل در معرض تهدید جدی ایران قرار دارد ، مگر اینکه وی اسرائیل را نجات دهد، اغلب اسرائیلی ها می دانند کشورشان در چه سطحی از توان منطقه ای قرار دارد. به همین دلیل است که مردم در اسرائیل بیش از زمانی که این کشور اعلام استقلال کرده بود می توانند بیشتر بر روی موضوعات داخلی متمرکز باشند تا مساله ایران.برای مطالعه بیشتر به سایت دیپلماسی ایرانی مراجعه فرمایید.

 



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

یکى از اصول فلسفه مارکس این است که: کورک هر قدر بیشتر چرکین شود زودتر دهن باز مى کند و منفجر مى شود؛ پس در جامعه نیز براى به وجود آمدن انقلاب، باید فساد را بیشتر کرد. متأسفانه این تفکر غلط در برخى از معتقدان به خدا نیز رخنه کرده وچنین پنداشته اند: اصلاحات از انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) جلوگیرى مى کند.

 

 

 

 یکى از اصول فلسفه مارکس این است که: کورک هر قدر بیشتر چرکین شود زودتر دهن باز مى کند و منفجر مى شود؛ پس در جامعه نیز براى به وجود آمدن انقلاب، باید فساد را بیشتر کرد. متأسفانه این تفکر غلط در برخى از معتقدان به خدا نیز رخنه کرده وچنین پنداشته اند: اصلاحات از انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) جلوگیرى مى کند.

اما سستى این نظریه بر انسان هاى منصف و آگاه پوشیده نیست.

فقهاى اسلامى، بحث پیرامون مساله حکومت اسلامى در عصر غیبت را، به دو سو متوجه ساخته اند؛

الف)بحث در اصول مساله حکومت اسلامى در زمان غیبت.

ب)بحث پیرامون نیابت عامه فقیه عادل از طرف امام زمان(ع). که تفصیل این بحث در پاسخ به پرسش بعدى خواهد آمد.

اما پیرامون بحث اول، براى لزوم تشکیل حکومت اسلامى در عصر غیبت به ذکر چند دلیل مى پردازیم:

1- دلیل اجتماعی- تاریخى: حکومت امرى است اجتماعى که نیاز جامعه به امنیت وحفظ حقوق افراد ورواج عدالت گسترى، آن را واجب کرده است. وجامعه اسلامى از سایر جوامع بشرى که لازمه آن برقرارى نظم وقانونگذارى براى حفظ امنیت و حقوق واشاعه عدل در میان افراد جامعه است، جدا نیست ومثل جوامع دیگر نیاز به برقرارى حکومتى دارد که قوانین را اجرا کند تا هدف از تنظیم قوانین تحقق یابد.

و اگر جامعه اسلامى با بقیه جوامع از نظر نیازمندى به این امور، اختلاف مى داشت پیامبر اکرم(ص) و امام(ع) براى بیان این امر سزاوارتر بودند و چون پیامبر و امام چنین مطلبى را بیان نفرمودند، بنابراین جامعه اسلامى هم در این که باید حکومتى داشته باشد، مانند سایر جوامع بشرى است. و با همین دلیل، بر تشکیل حکومت در زمان غیبت نیز استدلال مى شود، با این بیان که: جامعه اسلامى در زمان غیبت، مثل تمامى جوامع دیگر نیاز به قانون و تشکیل حکومت دارد تا بتواند در استحکام آن بکوشد و هدف از تشریع قانون را تحقق بخشد، و از این جهت با دیگر جوامع بشرى تفاوتى ندارد.

پس از قبول این مسئله که به طور خلاصه بیان شد و در جاى خود ثابت شده است؛ عقل مى گوید یکى از دو امر را باید پذیرفت؛ حکومت اسلامى، یا حکومت کفر، زیرا شق سومى قابل تصور نیست. و از این حکم چنین نتیجه مى شود که حکومت اسلامى واجب است. چراکه خضوع در مقابل حکومت حاکم کافر، حرام است.

2- دلیل اعتقادى: اعتقاد به دین اسلام، مسلمان را به این باور مى رساند که قیام براى پیاده کردن احکام اسلام در دوران زندگانیش بر او واجب است، و نظام اسلام به همان طور که از جستجو در احکام و قوانین آن حاصل مى شود - و حق هم همین است - نظامى کامل ودربردارنده تمام قوانینى مى باشد که شرایط گوناگون زندگى، آن را اقتضا مى کند، اعم از زمینه هاى فردى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و غیره.

و پیداست که برخى از این مقررات، مانند قوانین اجتماعى، اقتصادى، و سیاسى، جز از طریق قوه حاکمه، به طور کامل اجرا نمى شود. بنابراین تشکیل یک دولت اسلامى وحکومت آن در دوران غیبت امرى لازم وضرورى است.

3- دلیل عقلى: خلاصه دلیل عقلى این است، عقل همان طور که مى گوید: پس از پیامبر(ص) بر امام معصوم لازم است که حکومت دولت اسلامى وریاست عامه آن را برعهده بگیرد، تا اسلام به عنوان یک (اصل) و حیثیت مسلمانان به عنوان یک (جامعه) محفوظ بماند، همچنین مى گوید که در زمان غیبت نیز به همین منظور باید کسى به عنوان حاکم حکومت اسلامى گمارده شود.

4- دلیل نقلى: در روایات اسلامى که شیعه وسنى آن را نقل کرده اند، آمده است که پیش از ظهور مهدى(ع)، مردمى قیام مى کنند، و مقدمات حکومت مهدى را فراهم مى سازند.

ازجمله روایتى است که حافظ ابوعبدالله گنجى شافعى از رسول خدا(ص) نقل مى کند:

(و یخرج اناس من المشرق، فیوطئون للمهدى سلطانه). (1) مردمى از شرق قیام مى کنند، و زمینه حکومت مهدى(ع) را فراهم مى سازند.

حافظ گنجى، بعد از نقل این روایت، مى گوید:

(این حدیث حدیثى است حسن و صحیح، که آن را راویان موثق، وعالمان حجت روایت کرده اند).

و از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود:

(مى بینم که جمعیتى در مشرق زمین، خروج مى کنند و احقاق حق مى نمایند ولى به آنها داده نمى شود؛ سپس طلب مى کنند، باز هم به آنها داده نمى شود؛ وقتى چنین دیدند، شمشیرها بر شانه مى گذارند (مسلحانه قیام مى کنند)، آنگاه حق را به آنها مى دهند، ولى انقلابیون قبول نمى کنند، تا آنکه کاملا قیام مى کنند، و این انقلاب تحویل هیچ کس داده نمى شود مگر به صاحب شما امام زمان(ع). کشته شدگان آنها شهیدند. بدانید که چنانچه من آن انقلاب را درک مى کردم، دوست مى داشتم که براى صاحب امر باقى باشم). (2)

با آنچه که به طور اجمال گفته شد، معلوم مى شود که تشکیل حکومت اسلامى از واجبات عصر غیبت است.

 

پی نوشت ها:

(1) البیان فى اخبار صاحب الزمان، گنجى شافعى، در کتاب کفایه الطالب، ص 490.

(2) بحار الانوار، علامه مجلسى، ج 52، ص 243.

 



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

رهبر معظم انقلاب اسلامی، دشمن‌شناسی و لحظه‌شناسی ملت ایران را یکی از مسائل اعجاب‌انگیز خواندند و فرمودند: در قضایای سال ۸۸، دشمن تصور می‌کرد طراحی ۱۰ ساله او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است؛ اما ملت ایران بر دهان معارضان بین‌المللی زد.

خبرگزاری فارس: فهم و دشمن‌شناسی ملت اعجاب‌انگیز است
 

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی ظهر امروز ـ چهارشنبه ـ در دیدار مسئولان و کارکنان حفاظت اطلاعات نیروهای مسلح، با اشاره به قطعی بودن وعده الهی در یاری صابران و متوکلین و یاری‌کنندگان دین خدا، تأکید کردند: مصداق عینی تحقق وعده الهی، نظام جمهوری اسلامی است که به رغم همه فشارها و طراحی‌های دشمن، بعد از گذشت ۳۴ سال اکنون یک نظام محترم، مقتدر، اثرگذار در مسائل منطقه‌ای و جهانی، دارای ملتی بزرگ، فهیم، دشمن‌شناس و لحظه‌شناس، و دارای پیشرفت‌های بزرگ علمی است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه باید به خداوند متعال توکل کرد و به یاری خداوند نیز خوشبین بود، افزودند: جبهه استکبار تمام تلاش و توان خود را بکار گرفته است تا از طریق تحریم‌ها و فشارها، ملت ایران را وادار به تسلیم کند اما این ملت سختی‌ها را تحمل می‌کند زیرا نقشه و تاکتیک دشمن و هدف راهبردی او را متوجه شده و براساس فهم و تشخیص صحیح، عمل می‌کند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای خاطرنشان کردند: همانگونه که پیروزی انقلاب اسلامی در شرایط ناباورانه سال ۵۷، مصداق تحقق وعده الهی بود، ادامه انقلاب اسلامی و توانمندی و قدرتمندی و پیشرفت افزایش‌یابنده آن نیز، به رغم همه تندبادها و فشارهای سنگین و دشمنی عمیق دنیای استکبار، مصداق عملی شدن وعده الهی است.

ایشان فهم، دشمن‌شناسی و لحظه‌شناسی ملت ایران را یکی از مسائل اعجاب‌انگیز خواندند و افزودند: در قضایای سال ۸۸ که دشمن تصور می‌کرد طراحی ده ساله او بر ضد جمهوری اسلامی به نتیجه رسیده است، ملت ایران با قدرت در صحنه حاضر شد و بر دهان مخالفان و معارضان بین‌المللی زد، چه برسد به مزدوران داخلی آنها که در مقابل عظمت ملت ایران به حساب نمی‌آیند.

رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: ملت ایران بار دیگر در روز ۲۲ بهمن، قدرت، شادابی و فهم خود را در مقابل جهانیان، به رخ خواهد کشید.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در بخش دیگری از بیاناتشان، حفاظت اطلاعات را ایمنی‌بخش نیروهای مسلح و مسؤولیت آن را سنگین، افتخارآمیز و همراه با شرف و منزلت دانستند و تأکید کردند: از دیدگاه اسلام، نیروهای مسلح، مجموعه‌ای مکانیکی و همچون یک ماشین بی‌اراده نیست بلکه سازمانی انسانی و دارای مجموعه‌ای از عقل و خرد، عزم و اراده و تصمیم، و ایمان و عواطف است.

 

 

 



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

سید جواد هاشمی

این بازیگر، نویسنده و کارگردان سینما و تئا‌تر با اشاره به توانایی‌های سینما برای مفاهیم قرآنی می‌افزاید: «با اینکه کارهایی انجام شده، اما کم است. قرآن کتاب یگانه و بزرگی است و برای همین کارهای کوچک درشان این کتاب آسمانی نیست.»

 

 


او در گفت‌ و گو با ستاد خبری جشنواره آیات، تاکید می‌کند: «شاید تعلل همکاران من برای رفتن به سراغ مفاهیم قرآنی، ترس از اعمال سلیقه‌های غیر کار‌شناسی افرادی است که خودشان را مفسر و دانای به مفاهیم قرآنی می‌دانند، اما از هنر سینما و تلویزیون چیزی نمی‌دانند و دخالت‌های آنان باعث کم کاری هنرمندان در عرصه فیلم سازی و مفاهیم قرآنی شده است.»


هاشمی با اشاره به اینکه جشنواره‌ها محل تلاقی استعداد‌ها و شکوفایی توانایی‌های علاقمندان حوزه‌های مختلف است، می‌گوید: «امیدوارم جشنواره آیات با ظهور کارهای فاخر برای کلام وحی و گسترش و ترویج مفاهیم قرآنی روبرو باشد که در این صورت حتما در محافل داخلی و خارجی اثرگزار خواهد بود.»


این کارگردان در باره بین المللی بودن این جشنواره توضیح می‌دهد: «به نظر من بین المللی شدن جشنواره قرآنی آیات، نقطه قوت این رویداد است. ایران کشور قرآن است و باید صدای خدا از این کشور به زبان عاشقان قرآن در گوش جهان بپیچد.»


معاونت امور قرآن و عترت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، با همکاری نهاد‌های مختلف فرهنگی جشنواره‌های بین المللی قرآنی آیات را در دهه فجر و همزمان در 22 استان و 22 کشور جهان، در قالب برنامه‌های فرهنگی و هنری برگزار می‌کند.

 



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) که به زیبایی مخابرات را به مانند سلسله اعصاب ارتش معرفی نمودند


حجت‌الاسلام والمسلمین آل‌هاشم در یادواره شهدای مخابرات و جنگال ارتش:
رییس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران گفت: توصیه‌های هوشمندانه رهبر فرزانه انقلاب، در خصوص انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از هم‌اکنون دست دشمنان را خالی کرد و امید آنان را به یأس و ناامیدی تبدیل نمود.
در اولین یادواره شهدای فاوا که درسالن همایش‌های کوثر این سازمان عقیدتی سیاسی ارتش برگزار شد؛ به توصیه‌های معظم‌له در خصوص انتخابات پیش‌رو اشاره و تصریح کرد: همانگونه که رهبر انقلاب هدف ملموس دشمن در انتخابات آتی را مانع‌تراشی در راه حضور پر شور مردم عنوان نموده‌اند، امروز وظیفه خود می‌دانیم که با تشریح ابعاد این ماجرا برای نسل جوان به‌وی‍ژه جوانان و کارکنان نیروهای مسلح، توطئه‌های دشمنان قسم خورده ملت سربلند ایران اسلامی را همانند دیگر دسیسه‌هایشان نقش برآب کنیم.


حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمد علی آل‌هاشم سپس به نقش جنگال و مخابرات در دوران دفاع مقدس پرداخت و در این باره افزود: از فرمایشات بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) که به زیبایی مخابرات را به مانند سلسله اعصاب ارتش معرفی نمودند؛ می‌توان به اهمیت این جایگاه پی‌ برد، چرا که مخابرات در تمام عملیات‌ها حضوری فعال و تأثیرگذار داشته و همانند اجزای لاینفک حیات، تنها در صورت فقدان کمبود آن احساس خواهد شد؛ که البته بازگویی آن چه بر رسته مخابرات در دوران دفاع مقدس گذشته بسیار مشکل است و باید در شرایط سخت عملیات‌ها قرار گرفت تا بتوان از دشواری و حساسیت برقراری ارتباط امن و پایدار سخن گفت.
وی در ادامه از برگزاری 12 یادواره شهدا و تجلیل از پیشکسوتان ارتش با همّت این سازمان و حمایت فرماندهان عالی رتبه خبر داد و افزود: در اولین یادواره شهدای فاوا که هم اکنون در حال برگزاری است با بیان رشادت‌ها و ایثارگری‌های سربازان گمنام عرصه مخابرات و جنگال برای نسل جوان، هدف ترویج فرهنگ دفاع مقدس و روحیه ایثارگری در جامعه را دنبال خواهیم کرد و این راه را به لطف خدا ادامه خواهیم داد؛ چرا که تاریخ 8 ساله دفاع مقدس سرشار از مردانی است که با رشادت و غیرت، سرود عشق را زمزمه کردند و مادیات را با معنویت عوض نموده و آن را با زیباترین جلوه‌های ایثار و گذشت نمایان ساختند.


حجت‌الاسلام آل‌هاشم در پایان سخنان خود به آمادگی و روحیه بالای نیروهای مسلح اشاره و تصریح کرد: دشمنان و بدخواهان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بدانند که نیروهای مسلح در کنار مردم و گوش به فرمان ولایت تا آخرین لحظه از آرمان‌های انقلابی خود دست بر نخواهند داشت و پاسخ هر تهدیدی را سریع و کوبنده خواهند داد.
گفتنی است در پایان این مراسم از جمعی از پیشکسوتان و خانواده معظم شهدای مخابرات و جنگال ارتش توسط امیر دادرس معاون هماهنگ‌کننده ارتش، حجت‌­الاسلام آل‌هاشم رییس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش و امیر سرتیپ آراسته رییس هیئت معارف جنگ و فرماندهان نیروهای زمینی، هوایی و قرارگاه پدافند هوایی خاتم الانبیاء(ص) تقدیر به عمل آمد.



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

بخشی از گفتگوی محمد‌تقی فهیمبا سایت برهان

اگر سینما متأثر از اندیشه‌های دینی باشد، حتماً می‌باید علیه امپریالیسم و در خدمت تبیین و تعریف دفاع مقدس باشد. این در حالی است که جریان شبه‌روشن‌فکری ایران بی‌توجه به این فرآیند، سعی می‌کند با چشم بستن بر این واقعیت‌ و با الهام‌گرفتن از جریان ضدجنگ، دفاع مقدس را در کنار جنگ‌های دیگر در جهان تعریف کند.در شرایط فعلی با سینمایی روبه‌رو هستیم که در زوایای مختلف نتوانسته است در حد انتظار در خدمت ارزش‌ها، پیام‌ها و هویت ایرانی و به ویژه دوران پس از انقلاب اسلامی باشد تا با استفاده از این رهگذر هم در داخل موفق باشد و مخاطبان انبوهی را به خود جذب کند و هم به دلیل جاذبه‌های هویت ایرانی‌ـ‌اسلامی در عرصه‌ی جهانی خودنمایی کند. این ناکامی‌ها دلایل متعددی دارد؛ نخست اینکه سینمای ما وامدار 2 نوع از سینما یا 2 گرایش غالب سینمایی است:

اول ساختارهای فیلم فارسی بازمانده از رژیم گذشته و مهم‌تر از آن قضیه‌ای که سینمای غالب جهان را شکل می‌دهد و آن سینمای هالیوود است. به هر حال این وامداری، بدهکاری و گرته‌برداری از این نوع ساختار سینمایی ردپایی در سینمای جنگ نیز بر جا گذاشته است؛ یعنی فیلم‌هایی که با موضوع و محتوای جنگی تولید شده و می‌شوند نیز گرفتار ساختارهای ذکرشده هستند.برای مطالعه کل گفتگو به سایت برهان مراجعه کنید.



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

امام زمان(عج) بر صحابه پاکباز و سربازان مخلص، سلام‌هایی دارد که مانند سلام بر مولایشان است تا زائران بیاموزند برای یاوری ولی زمان چگونه باید بود:'السلام علی النفوس المصطلمات'. سلام بر بدن‌های به زنجیر کشیده.

 

 

 در روایتی آمده است: "انه سبحانه، عوّض شهادَته بثلاث خصالٍ جعل الشفاء فی تربته و اجابة الدعاء تحت قبته و الائمة من ذرّیته"؛ به درستی که خداوند سبحان در ازاء شهادت امام حسین (ع)، سه موهبت به او عنایت کرد: شفا در ترتبتش، اجابت دعا در زیر گنبدش و ائمه را از ذریّه‌اش قرار داد. به همین جهت امام صادق(ع) و امام مهدی(عج) به هنگام بیماریشان، دستور دادند، شخصی به کربلا برود و برای آنها دعا کند.

برای یاری امام زمان(ع) چگونه باید بود؟

یاران امام حسین (ع) اصحاب فداکاری بودند که در رأس اصحاب و یاران تمام انبیاء و اولیاء(ع) بوده و هستند. امام حسین(ع) فرمود: "فانی لا اعلم اوفی و لا خیراً من اصحابی" من اصحابی با وفاتر و بهتر از اصحاب خود سراغ ندارم. امام زمان (عج) بر صحابه پاکباز و سربازان مخلص، سلام‌هایی دارد که مانند سلام بر مولایشان است تا زائران بیاموزند برای یاوری ولی زمان چگونه باید بود: "السلام علی النفوس المصطلمات". سلام بر بدن‌های به زنجیر کشیده و اسیر شده. "السلام علی الارواح المختلسات". سلام بر روح‌های به پنهانی برده شده. "السلام علی الاجساد العاریات". سلام بر جسم‌های نحیف و رنگ باخته. "السلام علی الابدان السلیبة". سلام بر بدن‌های مسلوب و عریان. "السلام علی المجدلین فی الفلوات". سلام بر جنگاوران بیابان.

ندبه امام زمان(عج) هر صبح و شام برای جد غریبشان

حضرت مهدی(ع) دلداده امام حسین(ع) است. خدمت در محضر امام حسین(ع) و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب او، از بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب برخی از خواص عصر امام حسین(ع) شد. لذا امام زمان(ع) نیز عاشق جد بزرگوار خود و مشتاق خدمت به اوست. حضرت به ما نیز می‌آموزند که باید این چنین بود. حضرت می‌فرمایند: "اگر روزگار مرا به تأخیر انداخت و مقدّرات از یاری و نصرت تو در روز عاشورا باز داشت، هر آینه من صبح و شام بر تو ندبه می‌کنم و به جای قطرات اشک بر تو خون می‌گریم".

امام زمان (عج) در رابطه با ویژگی‌های حضرت اباعبدالله (ع) می‌فرماید: امام حسین (ع) دارای حسب و نسب شریف و ارزشمند و منقبت‌های فراوان و سوابق درخشان و متخلق به اخلاق نیکوست. فعالیت‌های اجتماعی امام حسین(ع) در زیارت ناحیه مقدسه به خوبی توصیف شده است. حضرت مهدی(عج) در این خصوص خطاب به جد بزرگوارشان می‌فرماید: "اشهد انک قد اقمت الصلاة و اتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر و العدوان" ای حسین! گواهی می‌دهم که نماز را برپا داشته "و سننت السنن و اطفأت الفتن و دعوتَ الی الرشاد اوضحتَ سبل السّداد". سنت‌ها را انجام داده و آشوب‌ها را فرونشاندی، به پاکی و راستی خوانده و راه های صلاح را روشن و مبین ساختی.

در فرازی دیگر از زیارت ناحیه مقدسه حضرت خطاب به اباعبدالله (ع) می‌فرماید: "والعماد الدین رافعا و للطغیان قامعا و اللطغاة مقارعا و للامة ناصحا". برپا دارنده پایه و اساس دین، و در هم کوبنده طغیان و سرکشی، سخت‌گیر و کوبنده بر آشوبگران و طغیان‌گران و نصیحت‌گر امت بودی. این قسمت جلوه‌ای خاص دارد و به زائر می‌آموزد باید مطیع مولای زمان بود: "و کنت طائعاً و لجدک محمد صلّی الله علیه و آله تابعاً و لقول ابیک سامعا و الی وصیة اخیک مسارعا". شما همواره نسبت به خدا فرمانبردار و نسبت به جدت محمد(ص) پیرو و نسبت به فرموده پدرتان، مطیع و شنوا بودی و وصیت و سفارش برادر را به انجام رساندی.

 

امام زمان(ع) در قسمتی از این زیارت، امام حسین(ع) چنین توصیف می فرماید: "کنت ربیع الایتام و عصمة الانام و عزّ الاسلام و معدن الاحکام و حلیف الانعام سالکاً طرائق جدک و ابیک" تو بهار یتیمان و ملجأ و پناهگاه مردم و عزّت اسلام و کانون احکام و هم‌پیمان بخشش‌ها و نیکوکاری، رهروی راه جدّت و پدرت بودی. امام زمان (عج) در ادامه زیارت می‌فرمایند: "وللاسلام و المسلمین راحما و للحق ناصرا و عند البلاء صابرا و للدین کالئاً و عن حوزته مرامیا" برای اسلام و مسلمین مهربان و یاور حق و صبور و بردبار در هنگام بلا و محافظ دین و نگهبان آن بودی.

 

امام حسین(ع) که به بیان امام زمان (عج) شب زنده دار "متهجداً فی الظلم" و عابد و زاهد روزگار خویش بود، به ما درس چگونه زیستن را می‌آموزد. این فراز نقطه مهمی در این زیارت و دارای معانی بلندی است. در این قسمت آمده است: "کنت للرسول صلّی الله علیه و آله ولداً و للقرآن سنداً و للامة عضدا و فی الطاعة مجتهدا، حافظا للعهد و المیثاق، ناکباً عن سبل الفساق، باذلا للمجهود، طویل الرکوع و السجود، زاهداً فی الدنیا زهد الراحل عنها ناظراً الیها بعین المستوحشین منها" امام زمان(عج) در این عبارتِ بسیار جالب و جامع، جد بزرگوار خود امام حسین(ع) را با 10 عنوان وصف کرده است که به نحو مستقیم یا غیرمستقیم، عبودیت حضرتش را بازگو می‌کند. امام حسین (ع) فرزند رسول خدا(ص) است. او سند و پشتوانه قرآن است. توان اسلام، امامت است و امام حسین (ع) بازوی پر توان امت و دین اسلام در همه اعصار است. در راه اطاعت پروردگار سخت‌کوش و تلاشگر بود. آن بزرگوار نگهدار عهد و میثاق است و با خدا و خلق او در عهد و پیمان، استوار و با وفا است. آن حضرت از راه و روش فاسقان روی گردان بود و از راه مسامحه و مداهنه وارد نمی‌شد. آن حضرت رکوع و سجده‌های طولانی داشت. سیدالشهدا(ع)، نسبت به دنیا زاهد و بی‌علاقه بود. نظر او به دنیا، نظر وحشت زدگان بود و آنجایی که نظر دیگران به دنیا نظر عاشقانه و دل پسندانه بود، نظر آن حضرت به دنیا، مانند انسان وحشت زده بود.

 

هر واقعه و انقلابی که در جهان به وقوع می‌پیوندد، نتیجه علل و عواملی است که در به وجود آمدن آن، نقش بسزایی دارد. پیدایش پدیده عاشورا نیز مرهون علل و عواملی است که رهبر این قیام، امام حسین(ع) این علل را بازگو فرموده است. علت‌هایی مانند فساد دستگاه خلافت و رهبری، ظهور بدعت‌ها، انحطاط اخلاقی و خطر بازگشت به جاهلیت، بی‌عدالتی و گسترش ظلم و منکرات ازجمله عوامل قیام سالار شهیدان بود.

امام زمان(عج) در این خصوص خطاب به جد بزرگوارش می‌فرماید: "حتّی اذا الجور مد باعه، و اسفر الظلم قناعه و دعا الغی اتباعه، و انت فی حرم جدک قاطن و للظالمین مباین، جلیس البیت و المحراب، معتزل عن اللذات و الشهوات، تنکر المنکر بقلبک و لسانک علی حسب طاقتک و امکانک" تا آنگاه که ظلم و بیداد دست از آستین بیرون آورد و با سلاح به میدان آمد و گمراهان در ضلالت خود غرق شدند؛ درحالی که تو در حرم جدت ساکن و از ستمگران دوری گزیده بودی، در خانه و محراب به سر برده و از امیال و شهوات بر کنار و با قلب و زبان به مقدار توان زشتی را زشت می‌شمردی.

 

 



 

 
همه دوست دارند قمیت هر چیزی را که می خواهند، از فردی مطلع و صد البته راستگو بدانند تا در مورد آن شک و شبهه ای برایشان باقی نماند یکی از این چیزها "بهشت" است و براستی قیمت "بهشت" چقدر است؟
 

 عربی بیابان نشین محضر پیامبر اکرم صل الله علیه و آله و سلم شرفیاب شد و عرض کرد: ای رسول خدا؛ آیا برای بهشت بهاء و قیمتی هست که آن را پرداخت؟ فرمود: گفتن " لا اله الّا الله" یعنی اعتراف به یکتائی خداوند است که آن را بنده با اخلاص بگوید.

 

عرض کرد: اخلاص آن چیست؟ فرمود: عمل کردن به آنچه که برانگیخته شده ام و دوستی اهل البیت[علیهم السلام] من.

 

عرض کرد پدر و مادرم فدای شما، آیا دوستی اهل بیت[علیهم السلام] هم از حقوق آن است؟ فرمود: دوستی ایشان از بزرگترین حق آن است.

 

اما اخلاص چیست و مخلص کیست؟

در حقیقت اخلاص فرموده اند: حقیقت آن است که بگوئی: پروردگار من خداست سپس استقامت ورزی، و اینکه عمل را برای خدا انجام دهی و دوست نداشته باشی که برآن ستایش شوی[1]

 

پیامبر اعظم صل الله علیه و آله وسلم در تفسیر فرد مخلص فرموده اند: "مخلص کسی است که نه چیزی از مردم خواست نمی کند تا اینکه آن را بیابد، و وقتی آن را دریافت، خشنود گردد و هنگامیکه چیزی نزد او باقی ماند در راه خدا بخشش کند.

اگر از مخلوق چیزی درخواست نکرد برای خداوند عظیم الشان به عبودیت اقرار کرده، و وقتی یافت و خشنود شد از خدا خشنود گشته، و خداوند تبارک و تعالی از او خشنود شده است و چون در راه خدا چیزی بخشش کرد علامت اطمینان او به پروردگار است.[2]

 



 

 

 
باغ «حمید بن قحطبه» حاکم و والی خراسان در روستای «سناباد» در سال 203 هجری قمری، درست همان‌‍‌طور که امام رضا (ع) پیش‌بینی کرده بودند، مأمن همیشگی این امام شد و از آن پس بود که این روستا به «مشهدالرضا» معروف گشت.

مشرق - فردا 29 ماه صفر 1434 هجری قمری مصادف با 23 دی‌ماه 1391 هجری شمسی و سالروز شهادت امام رضا (ع) است. به این مناسبت ایسنا نگاهی داشته به روند ترمیم خرابی‌ها و گسترش حرم مطهر امام هشتم شیعیان جهان.

 

 حضرت امام علی بن موسی الرضا(ع) در سال 148 هجری قمری در شهر مدینه دیده به جهان گشودند و در سال 183 هجری قمری با شهادت پدر بزرگوارشان به منصب امامت نائل شدند. مأمون برای رسیدن به اهداف و نیات شوم خود‌، در سال 200 هجری قمری، ایشان و تعدادی از علویان را مجبور به ترک مدینه و هجرت به سوی خراسان کرد.

کمتر از سه سال بعد از ورود حضرت به خراسان‌، مأمون به گمان خام دسترسی به پیروزی نهایی، آن امام را با سم به شهادت رساند. با شهادت حضرت امام رضا (ع) و دفن ایشان در «مشهدالرضا»،از سال 203 هجری قمری‌ تا دوره‌ی دیلمیان نشانه‌ای از تجدیدبنای حرم در دست نیست‌ تا اینکه «سبکتین» پادشاه متعصب غزنوی که در سال‌های387 تا 366 قمری در منطقه حکمرانی می‌کرد،حرم مطهرامام رضا (ع) را ویران و زیارت آن حضرت را ممنوع کرد.

 

 

در سال 400 هجری قمری،«ابوبکر شهمرد» به دستور سلطان محمود غزنوی بنای بقعه را بار دیگر بازسازی کرد و در روزگار سلطان سنجر سلجوقی پس از مرمت بنا،گنبدی با آجرهای زرد رنگ بر روی بقعه‌ حرم مطهر بنا کرد. پس از مدتی گنبد را با کاشی‌های نفیس مزین و مناره‌ای کنار آن ساخت.

در زمان «غازان خان» و سپس «سلطان محمد خدابنده الجایتو»، در فاصله‌ی سال‌های 716-703 قمری در تعمیر و تزئین حرم مطهر کوشش‌هایی صورت گرفت.

 سنگ قبر مطهر امام رضا (ع)، دو بار تغییر کرد. نخستین سنگ مزار حضرت که مربوط به سال 516 هجری قمری است،40 سانتی متر طول‌، 30 سانتیمتر عرض و شش سانتی متر قطر داشت و دارای کتیبه‌ای محرابی شکل به خط کوفی شکسته است که اکنون در موزه نگهداری می‌شود.

 در سال 1379 قمری دومین سنگ که از جنس مرمر سفید و آهکی بود نصب شده و سومین سنگ که سنگ کنونی مزار آن حضرت است، در سال 1379 هجری شمسی نصب شده است و بر سطح سنگ‌ القاب امام رضا (ع)، تاریخ ولادت و شهادت حضرت و اطراف سنگ، دو بیت که آن حضرت به قصیده‌ی دعبل اضافه کردند، حک شده است و نیز به آیاتی از قرآن مجید زینت یافته است.

 

به روایت تاریخ، بر مرقد مطهر امام هشتم (ع)، علاوه بر سنگ قبر‌، صندوقی نیز تعبیه شده بود. قدمت نخستین صندوقی که بر مزار حضرت قرار گرفت‌ به اوایل قرن ششم برمی‌گردد. این صندوق مربوط به انوشیروان زرتشتی از اهالی اصفهان است که در پی مشاهده‌ی کرامتی از آن امام مسلمان شد و در سال 500 هجری قمری صندوق چوبی با روکش نقره بر مرقد مطهر حضرت نصب کرد.

 دومین صندوق،صندوقی چوبی با روکش و میخ‌های طلا‌،معروف به صندوق عباسی بود که در سال 1022 هجری قمری بر روی مرقد نصب شد. این صندوق دارای تزئینات هنری و گران‌بهایی بود که پس از سال‌ها به علت متلاشی شدن ارکان و پایه‌های آن،از روی مضجع شریف در سال 1311 هجری قمری برداشته شد و سومین صندوق،صندوقی سنگی از سنگ مرمر معدن شاندیز، با رنگ سبز لیمویی است که «حاج حسین حجارباشی زنجانی» در سال 1311 شمسی آن را تهیه کرد و بر روی مرقد منور امام نصب کرد. این صندوق سنگی که عنوان سنگ قبر را داشت تا سال 1379 هجری شمسی درون ضریح چهارم جای داشت که در آن سال و زمان تعویض ضریح چهارم برداشته شد و سنگ قبر جدیدی به جای آن درون ضریح پنجم جای گرفت.

 اما ضریح‌ مرقد مطهر اما هشتم شیعیان جهان که شبکه‌ای محیط بر صندوق و قبر مطهر را شامل می‌شود،بنا بر شواهد تاریخی،نصب آن،از دوره صفویه بوده است و سابقه آن تا قبل از این دوره تاریخی مشخص نیست و از آن دوره تاکنون پنج بار تغییر کرده است.

 ضریح نخست حرم مطهر، ضریحی چوبی، طلا و نقره‌کوب بود که در زمان شاه طهماسب صفوی در سال 957 هجری قمری ساخته و بر روی صندوق مرقد نصب شده بود. این ضریح اکنون داخل موزه‌ی مرکزی آستان قدس نگهداری می‌شود.

ضریح دوم، ضریح فولادی مرصح معروف به «ضریح نگین نشان» است که در سال 1160 هجری قمری ساخته شد. واقف آن شاهرخ میرزا (فرزند رضا قلی میرزا) نوه‌ نادرشاه افشار بود.

ضریح سوم، ضریح فولادی ساده‌ای بود که در عصر فتحعلی شاه قاجار در سال 1238هجری شمسی روی ضریح دوم جای گرفت که آن نیز در موزه‌ی مرکزی آستان قدس نگهداری می‌شود.

 ضریح معروف به «شیر و شکر» چهارمین ضریح حرم مطهر امام رضا (ع) بود که در سال 1338 هجری شمسی پس از برداشتن ضریح سوم و انتقال آن به موزه‌، روی ضریح نگین نشان (ضریح دوم) نصب شد. قسمت بالای ضریح به دو سوره‌ی «یس» و «انسان» تزئین یافته است و اکنون نیز در موزه‌ی مرکزی آستان قدس نگهداری می‌شود.

 اما پس از گذشت نیم قرن از عمر ضریح چهارم،‌ به علت فرسودگی و سائیدگی شبکه‌های اطراف و روکش‌های طلا و نقره‌ای ضریح،‌ در سال 1372شمسی طراحی ضریح پنجم توسط استاد محمود فرشچیان آغاز شد و کار ساخت آن هفت سال طول کشید. همچنین دو سوره مبارکه‌ی «یس» و «انسان» به خط ثلث با طلا و نقره دور خارجی ضریح را مزین کرده است. در چهار طرف این ضریح 14 دهانه (به نشانه 14 معصوم)، گلهای آفتاب‌گردان(به نشانه شمس‌الشموس)، گلهای هشت‌پر (به نام هشتمین امام) و گلهای پنج پر(به نشانه‌ی پنج تن آل عبا) طراحی شده است.

 با گسترش حرم مطهر و ایجاد چند شبستان در حرم، در روز 21 دی ماه 1379، ضریح چهارم به علت فرسودگی به داخل خزانه حضرت انتقال یافت و ضریح «نگین نشان» به علت وقفی بودنش به طبقه تحتانی (سرداب) انتقال داده شد و ضریح پنجم در طبقه‌ی فوقانی به موازات ضریح دوم نصب شد. در روز 16 اسفندماه 1379 و هم زمان با عید سعید قربان، کار نصب ضریح جدید با حضور مقام معظم رهبری پایان یافت.

 گنبد منور حضرت ثامن‌الحجج نیز دارای دو پوشش است: پوشش اول آن،‌ سقف حرم است که به صورت مقعر و مقرنس بوده و به آن قبه گفته می‌شود. پوشش دوم که بر فراز قبه قرار دارد، همان گنبد طلا است. برای نخستین بار «شرف الدین ابوطاهر قمی»، وزیر سلطان سنجر سلجوقی در قرن ششم دستور ساخت گنبد را در بالای حرم مطهر صادر کرد.

 نمای گنبد در آغاز ساخت‌، آجر زرد رنگ و سپس کاشی نفیس سنجری بود. تا این‌که در سال 932هجری قمری در زمان شاه طهماسب صفوی گنبد مطهر طلا کاری شد. بعد از حمله و غارت ازبکان‌، مجددا در زمان شاه عباس صفوی در سال 1010 هجری قمری روی گنبد طلاکاری شد که این اتفاق در کتیبه‌ی دور گنبد نیز اشاره شده است. اما بعد از زلزله‌ی سال 1084 قمری در زمان شاه سلیمان صفوی، در سال 1086 هجری قمری دوباره تعمیر شد.

 اما در سال 1291 شمسی روس‌های تزار،‌مسجد گوهر شاد و گنبد‌ طلا کاری شده را به توپ بستند و به همین دلیل در عصر پهلوی برای چندمین بار مرمت شد. در سال 1358 شمسی نیز خشت‌های قدیمی که به علت کمی ضخامت و گذشت زمان و تاثیر حوادث طبیعی سابیده و بدنما شده بود‌، برچیده شد و خشت‌هایی از ورقه‌های مسی با روکش طلا به روش الکترولیت به ضخامت چهل برابر قبل جایگزین آن شد.

 به گزارش ایسنا، بعد از بقعه‌ نورانی حضرت، یکی از کهن‌ترین اماکن حرم مطهر‌، مسجد «بالاسر» است که در سال 425 هجری قمری یعنی حدود 1000 سال پیش در عهد غزنویان در غرب حرم مطهر ساخته شد.

 مسجد گوهرشاد،یکی دیگر از بناهای باشکوه عهد تیموری در اوایل قرن نهم هجری قمری است که در جنوب حرم مطهر قرار دارد‌. این مسجد با چهار ایوان و هفت شبستان به دستور بانو گوهرشاد‌ همسر میرزا شاهرخ تیموری‌ و توسط معمار معروف ایرانی «قوام‌الدین شیرازی» در سال 821 هجری قمری ساخته شد.

 صحن «انقلاب اسلامی» نیز نخستین و قدیمی‌ترین صحنی است که در قسمت شمال حرم مطهر بنا شده است،این صحن در ضلع جنوبی صحن کهنه و مقابل ایوان طلا در عهد سلطان حسین بایقرا در اواخر دوره‌ی تیموریان ساخته شده است و در عهد شاه عباس کبیر ضلع‌های شمالی‌، شرقی و غربی آن احداث و تکمیل شد و در دوره‌ پادشاهان صفوی، افشار و قاجار گسترش یافت.

 در این صحن چهار ایوان وجود دارد:ایوان جنوبی صحن‌ معروف به ایوان طلا که به دستور «امیرعلی شیرنوایی» وزیر «سلطان حسین بایقرا» در سال 872 هجری قمری ساخته شد و چون بدنه ایوان در زمان نادرشاه در سال 1148 قمری با خشت‌های طلا‌،طلا کاری شده، به «ایوان نادری» نیز معروف است.

 

ایوان شمالی(عباسی) نیز در سال 1021 قمری ساخته شد.

 بر فراز ایوان غربی (ایوان ساعت) ساخته شده است و ساعت بزرگی بر روی آن قرار دارد که در سال‌های 1336 شمسی نصب شد. چهارمین ایوان نیز ایوان شرقی (نقاره) است.

 اما مراسم «نقاره‌زنی» که در دربار سلاطین و حکام زمان‌های پیش از اسلام و بعد از اسلام علاوه بر این که نوعی عظمت محسوب می‌شده، برای آگاهی و اعلام عمومی نیز مرسوم بوده است، همان ‌نواختن طبل و دهل است و در حرم مطهر رضوی نیز از اواسط قرن نهم هجری توسط مرزا ابوالقاسم بابر(نوه گوهرشاد خاتون) در سال 860 هجری قمری مرسوم شد. هرچند در سال‌های 1312 تا 1320 شمسی به دستور رضاخان، نقاره‌زنی تعطیل شد اما پس از سال 1320 تاکنون صدای نقاره بازهم دقایقی قبل از طلوع و غروب آفتاب توسط هفت نفر که سه نفر بر طبل و چهار نفر بر شیپورها می‌دمند،در صحن حرم مطهر می‌پیچد.

 نقاره در ایام شهادت ائمه (ع)،سوگواری‌ و ماه‌های محرم و صفر به خاطر حفظ احترام ائمه(ع) نواخته نمی‌شود ولی در اعیاد مذهبی (شب و صبح عید) و تولد ائمه(ع)،نقاره شادمانی چندین نوبت نواخته می‌شود. همچنین در سحرهای ماه رمضان حدود یک ساعت قبل از اذان صبح نواخته می‌شود. ساختمان نقاره نیز در ایوان شرقی صحن «انقلاب اسلامی» و به نام «ایوان نقاره» در عصر شاه عباس صفوی ساخته شد و پس از آن ساختمان نقارخانه بر بالای آن بنا شد. نقاره‌خانه دارای دو طبقه است. طبقه زیرین آن محل نگهداری طبل‌ها، شیپورها و لوازم دیگر است و در طبقه‌ بالایی، نقاره‌زنان مستقر می‌شوند.

 

 

و سقاخانه‌ی حرم مطهر که در صحنه انقلاب وجود دارد به سقاخانه‌ اسماعیل طلا معروف است. سنگاب این سقاخانه از سنگ مرمر یک پارچه با ظرفیت 1130 لیتر است که به دستور نادرشاه از هرات افغانستان برای آب شرب آورده شده است. در همان زمان شخصی به نام «اسماعیل بنایی» هشت ضلعی با ستون‌های مرمر بر فراز سقاخانه احداث کرد و سقف آن را با خشت‌های طلا آراست، به همین دلیل به سقاخانه‌ی «اسماعیل طلا» معروف شد.

 

 در دوره قاجار صحن آزادی واقع در شرق حرم مطهر و در پایین پای مبارک حضرت، ساخته شد. توسعه حرم مطهر بعد از پیروزی انقلاب اسلامی رشد چمشگیری یافت و با ساخت صحن‌های جمهوری اسلامی، قدس‌،جامع رضوی‌،غدیر کوثر و هدایت هنوز ادامه دارد.

 

 

 

 



 

در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که حضرت نوح(ع) بعد از 2500 سال عمر کردن، در آفتاب خوابیده بود که عزرائیل آمد او را قبض روح کند. نوح از فرشته الهی تقاضا کرد: به من مهلت بده که به سایه روم! سپس برخاست .

 

به گزارش مشرق به نقل از فارس،شهادت مرگ شکوهمندی است که مجاهد راه خدا، آن را آگاهانه و با افتخار انتخاب کرده و به حیات اخروی خود زیبایی و جلال می‌بخشد، شهادت مرگی است که شهید خود آن را انتخاب می‌کند، مرگی که انسان به سوی آن می‌رود نه آن که او به سوی انسان بیاید، ارزش و جایگاه شهید و شهادت نیز از همین جا منشأ می‌گیرد، یعنی در راه هدف مقدس و به تعبیر قرآن «فی سبیل الله» در راه خدا مردن و کشته شدن را شهید و شهادت گویند.

 

 
آنجا که می‌فرماید: اگر در راه خدا بمیرید یا کشته شوید (غم مدارید، که به رحمت ایزدی پیوسته و به کمال ایده آل دست یافته) و به سوی خدا محشور خواهید شد،(1) طبق این آیه کسی که در راه خدا توسط دیگری کشته شود و یا در این راه اجل او برسد و به مرگ طبیعی بمیرد به درجه شهادت رسیده است.
 
این مقدمه دلیلی بود بر اینکه در فضای مجازی شبهاتی پیرامون شهادت همه انبیای الهی مطرح شده است و برخی این گونه استدلال می‌کنند که پس طبق این قاعده پیامبر اکرم(ص) نیز باید به شهادت رسیده باشند، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در پاسخ به این شبهه چنین می‌گوید:
 
اولاً اطلاع ما از سر گذشت حدود 124 هزار پیامبر خیلی ناچیز است، پس اگر بخواهیم فقط نام پیامبران را بشماریم، شاید بیش از چند صد نفر را نتوانیم نام ببریم، ثانیاً، با توجه به آیه‌ای که در مقدمه ذکر شد، می‌توان گفت که همه پیامبران هر چند به مرگ طبیعی از دنیا رفته باشند، به مقام و درجه شهادت رسیده‌اند، چرا که همه پیامبران تمام هستی و زندگی و خانواده‌شان را حتی در برخی مواقع حاضر می‌شدند که فرزند خود و عزیزترین کس خود را در راه اجرای فرامین الهی قربانی کنند.
 
آماده فدا کردن در راه خدا و دعوت مردم به خدا پرستی و توحید بودند، لذا طبق روایات و آیات قرآن چنین اشخاصی هر چند که با شمشیر و زهر و ... دشمن کشته نشده‌اند، ولی چون در راه خدا مرده‌اند، همان صواب و پاداش را دارند.
 
از پیامبر گرامی اسلامی(ص) وارد شده است که فرمود: «کسی که در راه تحصیل علم از دنیا برود، شهید مرده است»،(2) امام علی(ع) فرمود: «کسی که در بستر از دنیا برود، امّا معرفت حق پروردگار و معرفت واقعی پیامبر او و اهل بیتش را داشته باشد، شهید از دنیا رفته است».(3)
 
بنابراین با توجه به اینکه اطلاعات ما از همه پیامبران ناچیز است، امّا از همین داده‌های کم نیز می‌توان دریافت که برخی پیامبران به اجل طبیعی و مرگ از دنیا رفته‌اند، چنان‌که قرآن در مورد حضرت سلیمان می‌فرماید: هنگامی که مرگ را بر او (سلیمان) مقرر داشتیم، کسی آن‌ها را از مرگ وی آگاه نساخت، مگر جنبنده زمین(موریانه) که عصای او را می‌خورد (تا شکست و پیکر سلیمان فرود افتاد) هنگامی که بر زمین افتاد، جنیّان فهمیدند که اگر از غیب آگاه بودند در عذاب خوار کننده باقی نمی‌ماندند.(4)
 
و اینکه در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که حضرت نوح(ع) بعد از 2500 سال عمر کردن در آفتاب خوابیده بود که عزرائیل آمد که او را قبض روح کند، گفت: به من مهلت بده که به سایه روم؛ آنگاه برخاست و در حین رفتن گفت: تمام عمر من مانند آمدنم از آفتاب به سایه است، فرشته مرگ او را قبض روح کرد.(5)
 
امّا برخی از پیامبران هم بودند که به وسیله دشمنان خود کشته شدند و به شهادت رسیدند که اکثرشان از انبیای بنی‌اسرائیل بودند که توسط قوم یهود به شهادت رسیدند.
 
و در اینجا به نمونه هایی از این گونه شهادت‌ها اشاره می‌شود:
 
خداوند در قرآن در این باره می‌فرماید: «کسانی که نسبت به آیات خدا کفر می ورزند و پیامبران را به ناحق می‌کشند، و (نیز) مردمی را که امر به عدالت می‌کنند، به قتل می‌رسانند به کیفر دردناک بشارت ده».(6)
 
این آیه و آیات مشابه با توجه به روایات تاریخی بیان‌گر این است که یهود تعداد زیادی از پیامبران الهی را به شهادت رساند که حضرت اشعیا(ع) و حضرت یحیی(ع) که به خاطر مخالفت با پادشاهی که می‌خواست با محارم خود ازدواج کند، به شهادت رساندند و حضرت زکریا(ع) را با اره دو نیم کردند.(7)
 
بنابراین می‌توان گفت که تعدادی از پیامبران توسط دشمن به شهادت رسیدند و تعدادی نیز به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند.
  
*پی‌نوشت‌ها:
1-آل عمران، آیه 157.
 
2-هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، 1408قمری، جلد1، صفحه 124.
 
3-شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، قم، آل‌البیت، 1414قمری، جلد15، صفحه 56.
 
4-نبأ، آیه 14.
 
5-راوندی، قطب‌الدین، قصص الانبیاء، قم، موسسه الهادی، 1418قمری، صفحه91.
 
6-آل عمران، آیه 21.
 
7-رواندی، همان، صفحه 218 ـ 223.
 
*معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 
1ـ تاریخ انبیا، عماد زاده.
 
2ـ تاریخ انبیا، رسول محلاتی.
 
3ـ سیرت حضرت رسول الله، رفیع الدین همدانی.
 
4ـ تاریخ پیامبران(ص)، ابراهیم آیتی.

 

 



تاريخ : 23 / 10برچسب:, | 2:29 | نویسنده : ali

 

 فریم  

لبخند زدن,فایده لبخند زدن

 

1. .لبخند جذابتان می‌کند...

همه ما به سمت افرادیکه لبخند می‌زنند کشیده می‌شویم. لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می‌کند. دوست داریم نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.

 

2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می‌دهد...

دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند بزنید. لبخند به بدن حقه می‌زند.

 

3. لبخند مسری است...

لبخند زدن برایتان شادی می‌آورد. با لبخند زدن فضای محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا به سمت خود می‌کشید.

 

4. لبخند زدن استرس را از بین می‌برد...

وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان کمتر می‌شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل شوید.

 

5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می‌کند...

به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا .به آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.

 

6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می‌آورد...

وقتی لبخند می‌زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی پایین می‌آید. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.

 

7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن را آزاد می‌‌کند...

تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می‌توان گفت لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.

 

8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می‌دهد...

عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می‌شوند صورت را بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید، سعی کنید همیشه لبخند بزنید.

 

9. لبخند زدن باعث می‌شود موفق به نظر برسید...

به نظر می‌رسد که افرادیکه لبخند می‌زنند اعتماد به نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می‌کنند. 

 

10. لبخند زدن کمک می‌کند مثبت اندیش باشید...

لبخند بزنید.. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند به یک مسئله منفی فکر کنید. خیلی سخت است. وقتی لبخند می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می‌فرستد که "زندگی خوب پیش می‌رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و نگرانی دور بمانید.

پس....همیشه لبخند بزنید.


 

 



تاريخ : 22 / 10برچسب: پایگاه اطلاع رسانی صاعقه, | 21:30 | نویسنده : ali

 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

بلعم باعورا از علمای بنی‎اسرائیل بود، و كارش به قدری بالا گرفت كه اسم اعظم می‎دانست و دعایش به استجابت می‎رسید.
روایت شده: موسی ـ علیه السلام ـ با جمعیتی از بنی‎اسرائیل به فرماندهی یوشع بن نون و كالب بن یوفنا از بیابان تیه بیرون آمده و به سوی شهر (بیت‎المقدس و شام) حركت كردند، تا آن را فتح كنند و از زیر یوغ حاكمان ستمگر عمالقه خارج سازند.
وقتی كه به نزدیك شهر رسیدند، حاكمان ظالم نزد بلعم باعورا (عالم معروف بنی‎اسرائیل) رفته و گفتند از موقعیت خود استفاده كن و چون اسم اعظم الهی را می‎دانی، در مورد موسی و بنی‎اسرائیل نفرین كن. بَلْعَم باعورا گفت: «من چگونه در مورد مؤمنانی كه پیامبر خدا و فرشتگان، همراهشان هستند، نفرین كنم؟ چنین كاری نخواهم كرد.»
آنها بار دیگر نزد بَلْعم باعورا آمدند و تقاضا كردند نفرین كند، او نپذیرفت، سرانجام همسر بلعم باعورا را واسطه قرار دادند، همسر او با نیرنگ و ترفند آنقدر شوهرش را وسوسه كرد، كه سرانجام بَلْعم حاضر شد بالای كوهی كه مشرف بر بنی‎اسرائیل است برود و آنها را نفرین كند.
بَلْعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای كوه رود، الاغ پس از اندكی حركت سینه‎اش را بر زمین می‎نهاد و برنمی‎خاست و حركت نمی‎كرد، بَلْعم پیاده می‎شد و آنقدر به الاغ می‎زد تا اندكی حركت می‎نمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بَلْعم گفت: «وای بر تو ای بَلْعم كجا می‎روی؟ آیا نمی‎دانی فرشتگان از حركت من جلوگیری می‎كنند.» بَلْعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها كرد و پیاده به بالای كوه رفت، و در آنجا همین كه خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنی‎اسرائیل را نفرین كند اسم اعظم را فراموش كرد و زبانش وارونه می‎شد به طوری كه قوم خود را نفرین می‎كرد و برای بنی‎اسرائیل دعا می‎نمود.
به او گفتند: چرا چنین می‎كنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو می‎كند.»
در این هنگام بَلْعم باعورا به حاكمان ظالم گفت: اكنون دنیا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حیله و نیرنگ باقی نمانده است. آنگاه چنین دستور داد: «زنان را آراسته و آرایش كنید و كالاهای مختلف به دست آنها بدهید تا به میان بنی‎اسرائیل برای خرید و فروش ببرند، و به زنان سفارش كنید كه اگر افراد لشكر موسی ـ علیه السلام ـ خواستند از آنها كامجویی كنند و عمل منافی عفّت انجام دهند، خود را در اختیار آنها بگذارند، اگر یك نفر از لشكر موسی ـ علیه السلام ـ زنا كند، ما بر آنها پیروز خواهیم شد.»
آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرایش كرده به عنوان خرید و فروش وارد لشكر بنی‎اسرائیل شدند، كار به جایی رسید كه «زمری بن شلوم» رئیس قبیله شمعون دست یكی از آن زنان را گرفت و نزد موسی ـ علیه السلام ـ آورد و گفت: «گمان می‎كنم كه می‎گویی این زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستو تو اطاعت نمی‎كنم.»
آنگاه آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا كرد، و این چنین بود كه بیماری واگیر طاعون به سراغ بنی‎اسرائیل آمد و همه آنها در خطر مرگ قرار گرفتند.
در این هنگام «فنحاص بن عیزار» نوه برادر موسی ـ علیه السلام ـ كه رادمردی قوی پنجه از امرای لشكر موسی ـ علیه السلام ـ بود از سفر سررسید، به میان قوم آمد و از ماجرای طاعون و علّت آن باخبر شد، به سراغ زمری بن شلوم رفت. هنگامی كه او را با زن ناپاك دید، به آنها حمله نموده هر دو را كشت، در این هنگام بیماری طاعون برطرف گردید.
در عین حال همین بیماری طاعون بیست هزار نفر از لشكر موسی ـ علیه السلام ـ را كشت. موسی ـ علیه السلام ـ بقیه لشكر را به فرماندهی یوشع بازسازی كرد و به جبهه فرستاد و سرانجام شهرها را یكی‎پس از دیگری فتح كردند.
[1]
خداوند ماجرای انحراف بلعم باعورا را به طور اشاره و سربسته در آیه 175 و 176 سوره اعراف ذكر كرده، در آیه 176 می‎فرماید:
«وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَیهِ یلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ كَذَّبُوا بِ‏آیاتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ یتَفَكَّرُونَ؛ و اگر می‎خواستیم مقام او (بلعم باعورا) را با این آیات و علوم و دانشها بالا می‎بردیم، امّا اجبار برخلاف سنّت ما است، او را به حال خود رها كردیم، و او به پستی گرایید و از هوای نفس پیروی كرد، مثل او همچون سگ (هار) است، اگر به او حمله كنی دهانش را باز و زبانش را بیرون می‎آورد، و اگر او را به حال خود واگذاری باز همین كار را می‎كند (گویی چنان تشنه دنیاپرستی است كه هرگز سیراب نمی‎شود) این مَثَل گروهی است كه آیات ما را تكذیب كردند، این داستان‎ها را (برای آنها) بازگو كن شاید بیندیشند و بیدار شوند.»
[2]
آری این است نتیجه فرهنگ بی‎عفّتی و انحراف جنسی، كه وقتی نیرنگبازان از راههای دیگر شكست خوردن با رواج دادن فرهنگ غلط، دین و دنیای مردم را تباه می‎سازند، كه به گفته بعضی طاعون موجب هلاكت 90 هزار نفر از لشكر موسی ـ علیه السلام ـ گردید.
[3]
سه دعای ناكام
در مورد شأن نزول آیه 175 سوره اعراف (كه در داستان قبل ذكر شد) روایت دیگر شده كه نظر شما را به آن جلب می‎كنیم:
در بنی‎اسرائیل زاهدی زندگی می‎كرد، خداوند (توسط پیامبر آن عصر) به او ابلاغ كرد كه سه دعای تو به استجابت خواهد رسید، آن زاهد بی‎همّت و نادان در این فكر فرورفت كه این دعاها را در كجا به كار برد، با همسرش مشورت كرد، همسرش گفت: «سالها است كه در خدمت تو هستم و در سختی و آسایش با تو همراهی كرده‎ام، یكی از آن دعاها را در مورد من مصرف كن و از خدا بخواه مرا از زیباترین زنان بنی‎اسرائیل گرداند، تا تو از زیبایی من بهره‎مند گردی.»
زاهد پیشنهاد او را پذیرفت و دعا كرد، او از زیباترین زنان شد، آوازه زیبایی او به همه جا رسید، مردم از هرسو برای او نامه‎های عاشقانه نوشتند، و آرزوی ازدواج با او نمودند، او مغرور شد و بنای ناسازگاری با شوهرش نهاد، سرانجام شوهرش خشمگین شد و از دعای دوّم استفاده نموده و گفت: «خدایا از دست این زن جانم به لبم رسیده، او را مسخ گردان.» دعایش مستجاب شد و زن به صورت خرس درآمد، وقتی كه چنین شد، فرزندان او به زاهد اعتراض كردند، اعتراض آنها شدید شد و زاهد ناگزیر از دعای سوم خود استفاده كرد و گفت: «خدایا همسرم را به صورت نخستین خود بازگردان.» زن به صورت اوّل بازگشت. به این ترتیب سه دعای مورد اجابت زاهد به هدر رفت. و آن زاهد نادان بر اثر مشورت با زن نادانتر از خود، سه گنجینه را كه می‎توانست به وسیله آن، سعادت دنیا و آخرتش را تحصیل كند، باطل و نابود نمود.
[4]


 

[1] . بحارالانوار، ج 13، ص 373 و 374.
[2] . اعراف، 175.
[3] . بحارالانوار، ج 13، ص 375.
[4] . جوامع الحكایات محمد عوفی به قلم روان از نگارنده)، ص 322. در كتاب سیاستنامه، ص 222، از این شوهر و زن به نامهای یوسف و كُرْسُف یاد شده است. ناگفته نماند كه در روایات ما، آیه مذكور (175 اعراف) درباره «بلعم باعورا» دانشمند معروف بنی‎اسرائیل نازل شده كه به خاطر داشتن مقام اسم اعظم، دعایش مستجاب می‎شد و بر اثر سازش با مخالفان موسی ـ علیه السلام ـ این مقام از او سلب گردید و دیگر دعایش به استجابت نمی‎رسید. (چنانكه خاطرنشان شد).

 



 

 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

یهودی گفت: دنیا را برای تو جز بهشتی که از آن بهره و لذت می بری و برای خود جز زندانی که زیان و فقرش نابودم کرده است ، نمی بینم ؟

روزی امام حسن(ع) از خانه بیرون  آمده بودند در حالیکه ظاهر ایشان آراسته و نظیف و چهره نورانی شان آرام و مطمئن بود و سوار بر اسبی چابک با شکوه و زیبایی تمام حرکت می  کردند.

پس چه بسا [در اثر دسیسه معاویه و توطئه یهود ]نا گاه بر سر راهش یک یهودی نیازمند پیر و بیمارو لاغر و بسیار بد حالی ظاهر شد ، و جلوی آن حضرت را گرفت و  [باطعنه]گفت :ای فرزند رسول خدا ! انصافم ده . فرمود :در چه چیز ؟ گفت :جد تو فرمود : دنیا زندان مومن است و بهشت کافر . و تو مومن هستی و من کافر . و [ با این حال من] دنیا را برای تو جز بهشتی که از آن بهره و لذت می بری و برای خود جز زندانی که زیان و فقرش نابودم کرده است ، نمی بینم ؟

و آن حضرت چون این سخن را شنید ...فرمود : ای پیرمرد  ! اگر می دیدی آن نعمت هایی[ ناشی از ایمان و عمل صالح] را که نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده ، و خدا در سرای دیگر برای من و مومنان فراهم آورده است ، می دانستی که من در این دنیا پیش از انتقالم به آن جا ، در زندان تنگم . و اگر می دیدی آن شعله آتش دوزخ ، و شکنجه عذاب پایدار [ ناشی از کفر و گناه ]را که  خدا برای تو و هر کافری فراهم کرده است ، می فهمیدی که هم اکنون پیش از انتقالت به آن جا ، در بهشتی فراخ و نعمتی بزرگ هستی .



فریم 


مراسم غبارروبی ضریح مطهر حرم ثامن‌الحجج حضرت امام رضا علیه‌السلام، در روز چهارشنبه ۲۳ شهریور پارسال در فضایی معنوی و با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامی برگزار شد.

در طول مراسم، قاریان و مداحان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) با قرائت آیات نورانی و مدیحه‌‌سرایی، به این آئین باشکوه معنویت و روحانیت خاصی بخشیدند.


برای دیدن این مراسم اینجا راکلید کنید

 

 

 



 

 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 در سالروز رحلت پیامبر (ص) هستیم و خوب است پیروان آن حضرت بیشتر در مورد ایشان بدانند، در همین راستا خواندن یک صحنه تاریخی و مهم از زندگانی پر برکت پیامبر (ص) که توجه به حقوق‌الناس است، جالب توجه خواهد بود.

در سالروز رحلت پیامبر (ص) هستیم و خوب است پیروان آن حضرت بیشتر در مورد ایشان بدانند، اینجانب بر اساس وظیفه‌ای که دارم در همین راستا بر آن شدم به یک صحنه تاریخی و مهم از زندگانی پر برکت پیامبر(ص) که توجه به حقوق‌الناس است تاکید کنم چیزی که جامعه ما بیشتر از هر چیزی به آن نیازمند است.

قضیه به روزهای آخر عمر پیامبر(ص) و دوران بیماری منجر به ارتحال ایشان مربوط می‌شود که به نقل از صفحه ۳۲۴ جلد سوم ترجمه فارسی تاریخنامه طبری منسوب به بلعمی و تصحیح محمد روشن نقل می‌کنم سپس نکاتی را عرض خواهم کرد.

در حالی که رسول خاتم محمد مصطفی صلی‌الله علیه‌وآله‌وسلم از شدت درد دستمالی بر سر خود بسته بود به مسجد آمد و چون نتوانست بر پله‌های منبر که سه تا بیش نبود بالا رود و توان ایستادن نیز نداشت، نشسته با مردم سخن گفت و پس از درود بر پیامبران و خود و دعا برای شهدا فرمود خدا بنده‌اش را مخیر کرد بین انتخاب دنیا و آخرت و بنده، آخرت را انتخاب کرد و خدا وعده کرد او را نزد خود ببرد. یکی از صحابه فهمید که پیامبر خودش را می‌گوید لذا گریست و مردم نیز گریستند آنگاه رو کرد به مردم و فرمود: ای مردم مرگ حق است و هیچ کس را از آن گریزی نیست و پس از مرگ روز عدل و داد است و قصاص اعمال، پس اگر کسی حقی بر من دارد در دنیا بستاند و به عقبی نکشاند تا وقتی بر خدا وارد می‌شوم حقی بر گردنم نباشد که هیچ کس را تاب تحمل عذاب آخرت نیست.

مسجد‌النبی به خروش آمد همگان گریستند و عرض کردند یا رسول‌الله ما حقی بر شما نداریم، شما بر همه ما حق دارید و اگر داشتیم نیز از آن گذشتیم.

عکاشة‌بن‌محصن فزاری برخواست و گفت ای رسول خدا فلان شب در فلان مکان و در فلان جنگ شتر من و شتر شما کنار هم می‌رفتند شما با عصایی که در دست داشتید خواستید بر شتر خود بزنید که بر من خورد و من امروز خواهان قصاصم.

ولوله‌ای در مسجد به‌ راه افتاد، برخی گفتند ای عکاشه این قصاص را به صد شتر بفروش و از پیامبر قصاص مکن و هر کس سخنی گفت ولی اثری نکرد و عکاشه همچنان خواهان قصاص بود پیامبر فرمود چیزی مگویید که حق اوست و حق خود خواهد.

پیامبر (ص) بلال را فرمود که عصای مرا از خانه‌ام بیاور، ولی مراقب باش دخترم فاطمه نداند که بردن عصا برای چیست که طاقت شنیدن قصاص از پدرش را ندارد، عصا را آوردند، علی (ع) جلو رفت و گفت‌ ای عکاشه پیامبر مریض است و تحمل این ضربت را ندارد، به جای یک بار قصاص از پیامبر صد بار بر من قصاص کن و دست از پیامبر بردار، ولی افاقه نکرد.

عکاشه جلو رفت پیامبر عصا را به او داد و فرمود بزن ولی سخت مزن که من ضعیفم و توان زخم ندارم. عکاشه گفت ای رسول خدا وقتی عصای شما بر من خورد، لباس بر تن نداشتم ولی شما عبا و پیراهن به تن دارید! پیامبر عبا و پیراهن کنار زد و فرمود حالا بزن.

مسجد را غوغایی فراگرفته بود و همگان می‌خواستند بدانند چه خواهد شد، آیا پیامبر می‌خواهد در آخر عمرش از امتش پاداش بگیرد؟! که ناگاه دیدند عکاشه عصا را انداخت و خودش را به بدن پیامبر چسبانید و بر بدنش بوسه زد و نگاهش را زمانی به پیامبر دوخت.

مردم گریستند، پیامبر فرمود چرا چنین کردی عکاشه گفت ترسیدم آخرین روزی باشد که تو را می‌بینیم خواستم به تو نگاه کنم و خود را بر اندام تو بمالم تا فردای قیامت بدنم در آتش نسوزد و جسدم بر آتش حرام شود. پیامبر (ص) سه بار فرمودند حرام شد حرام شد حرام شد و بدینگونه این مرد با دعا و شفاعت رسول خدا خود را بهشتی ساخت.

اکنون که این داستان را ملاحظه فرمودید آیة دوم سوره فتح را ملاحظه کنید:

"لِیَغْفِرَ لَکَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ یُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکَ وَ یَهْدِیَکَ صِرَاطاً مُسْتَقِیماً" تا خداوند از گناه گذشته و آینده تو درگذرد و نعمت خود را بر تو تمام گرداند و تو را به راهى راست هدایت کند.

علمای کلام معتقدند پیامبر معصوم است و گناهی ندارد و اگر گناهی داشت نیز به صراحت آیه فوق بخشیده شده است پس چرا پیامبر چنین سخنانی فرمود؟ روشن است که پیامبر خواست با این کار خود به دیگران درس بدهد و در ضمنی اینکه بی‌گناه است باز هم هیچ کدورتی از او به دل مردم نباشد و به ما بیاموزد که ای انسان‌های مغرور که براحتی به جان، مال و به ویژه آبروی دیگران دست می‌یازید، فردای قیامت باید پاسخگوی رفتار و کردار خود در مورد دیگران باشید.

فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ‌ وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً یَرَهُ‌ ( زلزال ۷و ۸) پس هر که هموزن ذرّه‌اى نیکى کند [نتیجه] آن را خواهد دید. و هر که هموزن ذرّه‏اى بدى کند [نتیجه] آن را خواهد دید.

پس به این راحتی چوب حراج به آبروی مؤمنین نزنید و برای خوشایند دیگران خود را بدهکار دیگران نکنید و طوق آتش به خاطر حق‌الناس به گردن نیاویزید که فردای قیامت هیچ خلاصی از آن ندارید.

گرچه عموم مردم مخاطب سخنان رسول اعظم (ص) هستند، ولی بدیهی است کسانی که بر مصادر امور تکیه زده و وظیفه آنان دفاع از جان، مال و آبروی مردم است اگر خود حقوق مردم را زیر پا گذارند مسئولیت سنگین‌تری خواهند داشت و بیشتر باید مراقبت کنند و اگر جایی حقوق مردم را پایمال کرده‌اند بهتر است در دنیا از مردم حلالیت بطلبند و آن را به آخرت نیندازند.

امیدوارم خداوند به ما توفیق دهد همین یک درس را از زندگی پیامبر بیاموزیم و آن را عملی کنیم که اگر مردم از ما راضی باشند قطعا خدا از تقصیراتی که در نافرمانی خودش داشته‌ایم خواهد گذشت.

بدیهی است کلیه نارضایتی‌ها مصداق حلالیت طلبیدن نیست چون در بعضی از موارد نارضایتی‌ها بدون دلیل و غیر منطقی است بلکه گاهی به خاطر اجرای عدالت است مانند مخالفت‌هایی که مخالفین علی (ع) با ایشان داشتند پس منظور حلالیت طلبیدن از کسانی است که واقعا حقی از آنان ضایع شده باشد نه کسانی که بدون منطق با اشکال‌تراشی می‌پردازند.

یادداشت از حجت‌الاسلام موسی قربانی



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

مرو قدیم که سال‌ها پیش میزبان قدوم پربرکت حضرت امام رضا(ع) در دوران ولایت عهدی ایشان بود، اکنون با دیواره‌هایی بجا مانده از آن زمان به محلی برای تجلی ارادت مردم منطقه به خاندان اهل بیت تبدیل شده است.

 

 

 

فرهنگ نیوز :در مرو، مرو یکی از چهار شهر قدیمی خراسان بزرگ است که به همراه شهرهای نیشابور، بلخ و هرات، قدمتی بسیار کهن داشته اما به نسبت دیگر شهرهای ذکر شده، ناشناخته باقیمانده است. از این‌رو در این گزارش سعی خواهد شد خوانندگان محترم با این شهر تاریخی که زمانی میزبان قدوم پربرکت حضرت رضا (ع) بوده است، بیشتر آشنا شوند.


مرو، تاریخی بسیار کهن داشته و با قدمت ۲ هزار ساله در تاریخ تمدن بشری جایگاهی والا و باشکوه را دارا است.

این شهر که حوادث بسیاری را به خود دیده و پشت سر گذاشته، نه‌تنها از نظر سیاسی، بلکه از نظر فرهنگی و اقتصادی نیز برای حکومت‌ها حائز اهمیت بوده است.

از نظر اقتصادی این شهر بر سر راه جاده ابریشم بوده و از نظر فرهنگی نیز در دوره اسلام، دارای کتابخانه‌هایی بوده است که مورد استفاده دانشمندانی قرار می‌گرفت که از نقاط مختلف بدان شهر روی می‌آوردند.

شهر مرو به‌واسطه نزدیکی به «خوارزم» و «ماوراء النهر» از یک‌طرف و اتصال آن به سرخس و نیشابور از طرف دیگر از نظر نظامی و تجاری و تا زمان مأمون نیز همیشه دارالملک خراسان بوده است.

مرو که اکنون سالهاست نام آن از صفحات جغرافیایی خراسان خارج شده است در طول مدت تاریخ، شاهد وقایع و حوادثی تاریخی و ماندگاری بوده به همین جهت شاید بی‌مورد نباشد شرحی از بقایای تاریخی باقی مانده و همچنین موقعیت شهر مرو در اینجا ذکر و از این شهر فراموش شده یادی کنیم.

مجموعه تاریخی فرهنگی مرو قدیم با وسعتی بیش از ۲ هزار هکتار در حومه شهر «بایرام‏علی» در ۲۰ کیلومتری شهر کنونی مرو جدید و حدود ۴۵۰ کیلومتری جنوب شرقی عشق‏‌آباد پایتخت کشور ترکمنستان واقع شده و آثار تمدنی دوران‌های مختلف تاریخی و باستانی از شش قرن پیش از میلاد و همچنین دوران اسلامی را در خود جای داده که به عبارت دیگر آن را به مروارید شرق آسیا تبدیل کرده است.

در این میانه، شهر مرو کهن در زیر یک تپه باستانی بسیار وسیع و گسترده همچنان آرام گرفته است. مرو قدیم در حقیقت همین تپه باستانی و اطراف آن بوده که از بزرگترین مناطق باستانی در آسیای مرکزی، ایران و آسیای صغیر می‌باشد.

این منطقه بکر و دست نخورده همچنین نشانه‌هایی از بناها، مکان‌ها و آرامگاه‌هایی را دارد که سابقه آن به «دارای اول» در قرن چهارم پیش از میلاد مسیح باز می‌گردد.

همچنین کتیبه‌هایی در موزه تاریخی شهر مرو موجود است که اخباری پیرامون وقایع دولت هخامنشی در آن آمده که قدیمی‌ترین آن «مارگوش» نام‌گذاری شده است.

این در حالی است که براساس کاوش‌های باستان شناسان که طی چند سال اخیر انجام شده است، آثار جدیدی کشف شده که برخی از آنها تاریخ هزار ساله تمدن ابن منطقه را تأیید می‌کند.

همچنین مرو قدیم از دوره هخامنشیان تا دوره استیلای مغول یکی از مراکز مهم صنعتی، تجاری و کشاورزی به حساب می‌آمد و در مسیر کاروان‌هایی قرار داشت که ایران را به آسیای مرکزی و چین پیوند ‌زده است و همچنین که راه تجاری چین به اروپا هم همین مسیر بود.


مرو قرون وسطی نیز بزرگترین مرکز صنعتی بوده است به طوری که پس از حفاری‌های باستان شناسان طی سال‌های اخیر، کارخانه‌های ریخته‌گری، مس، کوزه‌گری و خرمن کوبی آرد در آن پیدا شده است و وجود نشانه‌هایی از محله نجاران و آهنگران هر گردشگری را به تفکر وا می‌دارد.

همچنان که وجود سکه‌هایی قدیمی کشف شده رشد تجارت و گسترش بازرگانی را در مرو قرون وسطی نشان می‌دهد.

در اواخر قرن یازدهم میلادی، مرو پایتخت سلجوقیان شد و در این زمان بود که شاعر بزرگ شرق، «عمرخیام» تحقیقات نجومی خود را در رصدخانه بزرگ آن دنبال کرد همان طور که چندی پیش از وی «ابوعلی سینا» در مرو طبابت می‌کرد.

همچنان که در یکی از پارک‌های شهر، نمادی از آرامگاه خیام ایجاد شده است که می‌تواند یادآورحضور خیام در مرو قدیم باشد.

در قرن دوازدهم نیز مرو به اوج رشد و پیشرفت رسید به‌طوری که در آن زمان در شهر ۱۰ کتابخانه بزرگ وجود داشت اما در زمان حمله مغول، این شهر را کاملا به ویرانه تبدیل کرد.

به‌طورکلی مرو مجموعه‏‌ای از چندین شهر و سایت باستانی است که در دوره‏‌های مختلف به قدرت رسیده و نابود شده‏‌اند که از جمله مهمترین این آثار و سایت‏‌های باستانی عبارتند از، ارگ قلعه (قرن ۶ پیش از میلاد)، گبر قلعه (۱۰۰۰ سال پیش از میلاد) قزقلعه بزرگ (قرن ۶ میلادی)، قز قلعه کوچک (قرن ۷ میلادی)، سلطان قلعه (قرن ۱۰ تا ۱۳ میلادی)، عبدالله خان قلعه (قرن ۱۵ میلادی)، بایرامعلی قلعه (قرن ۱۸ میلادی) و ویرانه‏‌هایی از معابد مسیحی و صومعه‏‌های بودایی در «گرکالا»، که همگی نشان دهنده حیات و وجود تمدن در این شهر طی دوره‏‌های مختلف هستند.

همچنین در اطراف محوطه تاریخی مرو، آثاری از شهر‏ها و آبادی‌هایی دیده می‌شود که بعنوان اولین سکونتگاه‌های بشر در این منطقه شناخته شده‌اند که از جمله این مناطق عبارتند از سکونتگاه باستانی جانعلی (قرن ۱و ۲ میلادی)، تلختان و دندانقان، در قرن ۱۲ میلادی، کوشک (قرن ۹ تا ۱۳ میلادی) می‌باشد.

از مرو باستان امروزه بناها و ویرانه‌هایی مربوط به دوره‌های مختلف باقیمانده که نشانه‌ی تداوم و تحول تمدن در این منطقه است.

اهمیت این منطقه تنها به واسطه سابقه تاریخی درخشان و ماندگاری ابنیه بجا مانده از آن زمان نیست، بلکه سابقه اسلامی این شهر کهن نیز برای مسلمانان همواره مورد توجه خاص قرار داشته است.

مرو از شهرهای قدیمی خراسان قدیم بود که در سال ۲۲ هجری قمری توسط «احنف بن قیس» فتح شد، مرو در دوره خلفای اموی به دلیل اسلام ستیزی و سیاست‌های نژاد پرستانه به پایگاهی علیه امویان تبدیل شد و قیام بنی عباس از مرو آغاز شد تا اینکه با روی کار آمدن مأمون مرکز خلافت عباسی به مرور منتقل شد.

از زمان ورود حضرت رضا علیه السلام یعنی در سال ۲۰۱ ق تا زمان شهادت ایشان در سال ۲۰۳ ق، حوادث گوناگونی در پیرامون امام روی داد که مناظرها، گفت‌وگوهای امام و مامون، و همچنین ماجرای ولایت عهدی در طی این مدت بر اهمیت منطقه مرو در زمان حاضر به لحاظ جایگاهی که حضرت رضا علیه السلام در ۲ سال آخر عمر پربرکتشان داشته‌اند، دارا است.

اما متأسفانه به علت کوتاهی‌هایی که مسئولین فرهنگی کشور ترکمنستان در نگهداری شایسته از آثار بجامانده از آن دوران سرنوشت ساز و تاریخی داشته است، اکنون تنها دیواره‌هایی خرابه از آن ایام تنها به یادگار مانده است و دیگر نشانی از عظمت کاخ مامون و خانه ساده و محقر حضرت رضا چیز دیگری باقی نمانده است.

این درحالی است که طی چند سال اخیر و به علت پیگیری‌های مستمر رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در احیا قدمگاه مبارک حضرت رضا در مرو قدیم و ثبت این منطقه تاریخی در آثار یونسکو این منطقه رونق خاصی به لحاظ وجود حضور زائرین و مردم محلی به خود گرفته است.

لازم به یادآوری است که این منطقه تاریخی با این وجود همواره مورد توجه سیل عظیمی از مردم منطقه خصوصا ساکنین نواحی همجوار بوده به‌طوری که مردم محل با آداب و رسوم خاص خود و با ارادتی که همواره نسبت به اهل بیت دارند از نقاط دور و نزدیک کشور ترکمنستان به زیارت و بازدید از محل زندگی حضرت رضا و دیگر اماکن تاریخی بجامانده از آن دوران تاریخی آمده و زیارت این منطقه را همسنگ زیارت آرامگاه حضرت رضا در مشهد می‌دانند.

این در حالی است که در گفت‌وگویی کوتاه با زائرینی که بعضا صدها کیلومتر را برای زیارت دیواره‌های بجامانده از زمان حضور حضرت رضا (ع) طی کرده‌اند، این نتیجه به دست می‌آید که ترکمن‌ها در سخنان خود از امام رضا به عنوان یک دانشمند بزرگ تعبیر می‌کنند.نگاه آنان به امام علیه السلام نگاهی عینی است و مایلند از این امام بزرگوار و رفتار ایشان الگو بگیرند.

در این راستا مردی که خود را «رشید» معرفی می‌کند، با دادن نام «امام طلایی» به امام رضا (ع) اظهار داشت، این محل یک مکان بسیار مقدس است و من در این محل خودم را در مقابل مرقد مطهر امام رضا(ع) در مشهد مقدس و زائر مقبره آن حضرت احساس می‏‌کنم زیرا من چند بار به ایران سفر کرده و از اهمیت و ارج و قرب آرامگاه آن حضرت و احترام مسلمانان جهان و زائران آن محل به این امام بزرگوار آگاهم.

این زائر ترکمن که از فاصله حدود ۲۰۰ کیلومتری از منطقه «یولوتان» استان مرو برای زیارت به اماکن تاریخی و اسلامی مرو قدیم به همراه خانواده خود آمده‏ است در پاسخ به سؤال چگونگی اطلاع شما از این مکان اظهار داشت، سال گذشته ایرانیان به این محل آمده و مراسم باشکوهی در گرامیداشت سالروز تولد آن حضرت برگزار کردند که و از آن زمان نیز این محل برای ما ارزنده شد و جایگاه معنوی بالاتری یافت.

این در حالی است که قدمگاه حضرت امام رضا (ع) در مرو قدیم اینک با همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران جان تازه‏‌ای به‌خود گرفته‏ است و به صورت خودجوش در حال احیا است و با توجه به فقدان ساده‌ترین امکانات برای زائران این مکان مقدس، احداث یک مرکز فرهنگی، عبادتگاهی با امکانات برای زائران و نیز تشکیل موزه‏‌ امام رضا(ع) و شخصیت‏‌های بزرگ اسلام که در این منطقه وفات کرده‌اند و در این محل مدفون گشته‏‌اند، یک امر ضروری است که باید دولت‌مردان جمهوری ترکمنستان و جمهوری اسلامی ایران در این زمینه با مشارکت خود این محل را طبق شأن و عظمت آن حضرت سر و سامان دهند.

همچنین انجام عملیات کاوشگری باستان‌شناسی بیشتر در محل قدمگاه حضرت امام رضا(ع) در محوطه کاخ مامون الرشید در مرو قدیم از دیگر پیشنهادی است که می‏‌تواند یک کار مهم و مشترک علما، دانشمندان و باستانشناسان ایرانی و ترکمنی باشد و یقین داریم که براثر کاوش‌های باستانی جدید رازهای نهفته زیادی این سرزمین مقدس کشف خواهد شد و مردم می‌توانند اطلاعات بیشتری در مورد نحوه زندگی و خلاقیت حضرت امام رضا(ع) در سرزمین مرو قدیم بدست آورند.

همچنین در این منطقه باستانی با قدمتی به طول تاریخ، دیگر ابنبه‌هایی پس از اقامت حضرت رضا موجود است که نظر هر زائر و گردشگری را به خود جلب می‌کند.

 

 

 



تاريخ : 22 / 10برچسب:, | 2:18 | نویسنده : ali

 

فریم

اصل محبت یکی از مهمترین اصول در تحکیم بنیان خانواده است. بعضی از زوج­های جوان به اشتباه گمان می­کنند که کانون خانواده را باید بر اساس «قانون­مداری» اداره کرد! قانون، خشک، بی­روح و غیر قابل انعطاف است، و برای مواقعی می­باشد که زن و شوهر در حق یکدیگر کوتاهی کنند و حقوق یکدیگر را پاس ندارند.

به گزارش فرهنگ نیوز، وبلاگ هم اندیشی دینی در آخرین بروز رسانیش نوشت:
اگر بنا باشد زندگی را بر اساس قانون اداره کرد، خانم، فقط از شوهرش تمکین می­کند، اما می­تواند در خانه­ی همسر دست به سیاه واصل ابراز محبت سفید نزند، غذا درست نکند، بچّه­داری نکند، خانه را مرتب نکند و حتی در مهمانی اقوام شوهر خود هم شرکت نکند. از آن طرف مرد هم می­تواند فقط نفقه­ی همسر خود را پرداخت کند و در عین حال به خانم اجازه­ی خروج از منزل ندهد، او را به مسافرت یا تفریح نبرد، اجازه ندهد به منزل پدر و مادرش برود و بجز نفقه هیچ پول دیگری هم به همسر خود ندهد!

پر واضح است که این زندگی نه می­تواند انسان را به آرمش و سکون برساند و نه می­تواند کانونی برای رشد و تعالی انسان باشد. چنین خانواده­ای را می­توان به زندانی مخوف تشبیه کرد که هر یک از زن و مرد به گونه­ای در آن اسیر و وامانده هستند.

بنای اسلام بر این است که کانون خانواده بر اساس مهر و محبّت و شیفتگی زن و شوهر نسبت به یکدیگر گذاشته شود. پیامبر اکرم (صلی­الله­علیه­وآله) می­فرماید: «هر گاه بنده به چهره­ی همسرش و همسرش هم به چهره­ی او بنگرد، خداوند به آن دو، با نگاه مهرآمیز می­نگرد، و هر گاه دست یکدیگر را بگیرند، گناهان آن دو، از لای انگشتانشان فرو می­ریزد».[۱]

آن حضرت در رابطه با محبت مرد به همسر خود می­فرماید: «هر اندازه که محبت و علاقه­ی بنده به زن (همسر) بیشتر شود، ایمانش افزون­تر می­شود».[۲]

در روایت دیگری آمده است: «در روز رستاخیر مردی از امّت مرا می­آورند، در حالی که هیچ کار نیکی که به سبب آن، برایش امید بهشت برود ندارد؛ اما خداوند متعال می­فرماید: او را به بهشت ببرید؛ چرا که به خانواده­اش مهر می­ورزیده».[۳]­

 آن حضرت در جای دیگر می­فرماید: «در روز قیامت، آن کس از شما به من نزدیکتر می­نشیند که خوش خوترینِ شما باشد و بهترین رفتارها را با خانواده­اش داشته باشد.»[۴]

یکی از آفت­هایی که بسیاری از مردم با آن روبرو هستند، این است که با غریبه­ها با محبت و احترام رفتار می­کنند، اما نسبت خانواده و نزدیکان خویش به گونه­ی دیگری برخورد می­کنند. رسول اکرم (صلی ­الله­ علیه ­وآله) در این بیان نورانی می­فرمایند که مؤمن اگر با دیگران به محبت و رأفت رفتار می­کند، باید نسبت به خانواده­اش بهتر از هر شخص دیگری مودّت و رحمت داشته باشد.

بی­تجربگی در اداره­ی زندگی و نوع تعامل با همسر، موجب می­شود تا مرد گمان کند که برای تحکیم بنیان خانواده و مسلط شدن بر اوضاع، باید از حداکثر ظرفیت حقوقی خود استفاده نماید! خانم خود را به تمام معنا اسیر خانه می­کند و طوری رفتار می­کند که بدون اجازه­ی او حق آب خوردن هم نداشته باشد! روزی آقا و خانمی به مرکز مشاوره مراجعه کردند و برای حل مشکل زندگی خود به دنبال راه­کاری می­گشتند. خانم می­گفت: «همسرم وسواس عجیبی دارد و اجازه نمی­دهد بدون اجازه از خانه بیرون روم. حتی هنگام بیرون رفتن از منزل از کفش­های من عکس می­گیرد تا هنگام بازگشت به خانه مطمئن شود که از خانه بیرون نرفته­ام!»

تذکر: ناپسندیده دانستن این­گونه سخت­گیری­ها بدان معنا نیست که خانم این حقّ همسر را به رسمیت نشناسد و در رفت و آمدهای خود از شوهرش کسب اجازه نکند؛ بلکه این مطلب بدان معنا است که مرد مراقب باشد به جای پافشاری بی­مورد روی این حقوق و در تنگنا قرار دادن همسر، با او بر اسای محبت و تکریم رفتار نماید.  

پیامبر اکرم (صلی­ الله­ علیه ­وآله) در روایت پر معنایی می­فرماید: «خانواده­ی مرد اسیران او هستند، محبوب­ترین بندگان نزد خداوند کسی است که به اسیرانش بیش از دیگران نیکی کند».[۵]

برخی از آقایان به دلیل­های مختلفی ابراز محبت به همسر را خلاف شأن خود می­دانند و از این کار طفره می­روند! این آقایان توجه ندارند که خانم کوهی از عاطفه و احساسات است، و اگر به احساسات او پاسخ ندهند و رفتاری محبت آمیز با وی نداشته باشند، صدمات روحی فراوانی بر وی وارد می­گردد و با آزار همسرشان مرتکب گناهی می­شوند که ملائکه­ی رحمت الهی از وی روی­ برمی­گردانند.

خانمی می­گفت: «سال­هاست که با همسرم زیر یک سقف زندگی می­کنیم، اما حتی برای یک بار هم که شده لفظی که گویای محبت است به من نگفته است. وقتی به همسرم شکایت می­کند با نهایت تعجب می­گوید: «یعنی چی؟! چه معنایی دارد که از این حرفها بزنم؟!» وقتی به این خانم می­گفتم که خودت اقدام به محبت کن و با گفتن کلمات عاطفی و محبت آمیز همسرت را وارد گود محبت کن گفت: «وقتی به او ابراز محبت می­کنم، مرا پس می­زند و می­گوید: دست از این کارهای بچه­گانه بردار و برای من خودشیرینی نکن! دوباره چه نقشه­ای زیر سر داری؟!»

خانم تشنه­ی محبت همسر خویش است و یک جمله­ی عاطفی از طرف مرد می­تواند دنیایی معنا برای او داشته باشد: پیامبر اکرم (صلی­ الله­ علیه ­وآله) می­فرماید: «گفته­ی مرد به همسر خود که می­گوید دوستت دارم! هرگز از قلبش پاک نمی­شود»[۶]

بعضی ازآقایان که در فضایی خشک و بی­روح تربیت شده­اند، با همسر خود هم این­گونه رفتار می­کنند. و از ذره­ای محبت در حق همسرشان دریغ می­کنند. برخی دیگر از آقایان هم قلبا همسر خود را دوست دارند، اما از توانمندی ابراز محبت با رفتار و گفتار خود و به کار بردن الفاظ عاطفی کم بهره هستند.

در مشاوره­ها بارها شاهد بازگویی حوادث تأسف­بار و غم انگیزی بودم که خانم شوهرداری در دام ارتباط نامشروع با نامحرم افتاده است! و می­دیدم که کم توجهی و بی­مهری آقا نسبت به خانم خود چگونه به عنوان عامل اصلی این فساد خود نمایی می­کند. در چنین مواردی با قطع و یقین خانم را گنه­کار می­دانیم، اما در کنار آن از نقش رفتاری شوهر او هم نباید غافل بود. شوهری که با بی­توجهی و کم محلّی خود نسبت به همسرش، در گناه او شریک است و در محضر الهی باید پاسخ­گوی کم مهری خود باشد.  


پی نوشتها: 

[۱]   . کنزالعمال، جلد۱۶، صفحه­ی۲۷۶، حدیث۴۴۴۳۷.  

[۲]   . من لا یحضره الفقیه، جلد۳، صفحه­ی۳۸۴، حدیث۴۳۵۰.   

[۳]   . کنزالعمال، جلد۱۶، صفحه­ی۳۷۹، حدیث۴۴۹۹۴.   

[۴]   . بحارالانوار، جلد۷۱، صفحه­ی۳۸۷، حدیث۳۴.   

[۵]   . و من لا یحضره الفقیه، ج۳، صفحه­ی۵۵۵، حدیث۴۹۰۹.   

[۶]   . الکافی، جلد۵، صفحه­ی۵۶۹، حدیث۵۹. 

 



تاريخ : 22 / 10برچسب:, | 1:25 | نویسنده : ali

 

 

فریم

 

ساعتي با دل شکسته ترين زائران حرم امام رضا(ع)
در حرم مطهر امام هشتم(ع) جايي هست كه دلشكسته‌ترين زائران آقا در آنجا حضور دارند، جايي كه ملائك الهي عروج و نزول دارند تا تمناهاي اين انسان‌هاي دل‌شكسته را به عرش برسانند. در صحن انقلاب اسلامي حرم مطهر نقطه‌اي وجود دارد كه هر زائري دلش مي‌تپد كه از اين مكان با امامش حرف بزند، مكاني كه فرصت خلوت و سكوت و آرامش به انسان مي‌دهد. جايي كه من ديده‌ام دل‌شكسته‌ترين و بي‌پناه‌ترين انسان‌ها به آنجا پناه آورده‌اند. انسان به اين نقطه كه مي‌رسد فرقي نمي‌كند زائر باشد يا مجاور، مهم اين است كه اميد در قلبش جوانه مي‌زند و از درون قلب‌ها روزني به آسمان گشوده مي‌شود.
من هميشه حسرت آدم‌هاي پشت پنجره فولاد را خورده‌ام انسان‌هايي كه همه گرفتاري‌ها و هياهوها و تلاطم‌هاي دنيايي را كنار گذاشته‌اند و حضور
امام رضا(ع) رسيده تا حرف دل‌شان را بي‌واسطه به خود او بگويند.
و من اکنون در اين لحظه‌ام و در اين مکان، در يك ظهر پاييزي كه آسمان
مشهد هم ابري است، در صحن انقلاب اسلامي پشت پنجره فولاد نشسته‌ام و انسان‌هايي را نگاه مي‌کنم که به محضر ثامن الحجج(ع) رسيده‌اند تا لحظه‌هاي نابي را در کنار او تجربه کنند. صحن انقلاب اسلامي شلوغ است به خصوص كه تا ميلاد حضرت فرصت چنداني نمانده و شمارش معکوس زائران و مجاوران رو به پايان است. چه صفايي دارد در اين خنکاي نسيم پاييزي پشت پنجره فولاد حضرت بنشيني و اين همه انسان عاشق را ببيني که روح و جسم خسته‌شان را به شبکه‌هاي پنجره فولاد آقا دخيل بسته‌اند. من اکنون در اين لحظه‌ام و در اين مکان.

آخرين سفر مشهد و دلي كه شكست
پيرزن، اصفهاني است اين را همان اول از لهجه‌اش متوجه مي‌شوم، مي‌گويد تازه به مشهد رسيده‌ و با پسر و عروس و نوه‌هايش به پابوسي آقا آمده است، نوه‌اش كه يك دختر نوجوان است، پيرزن را پشت پنجره فولاد همراهي مي‌كند: مي‌نشينم کنارش و از حال و هواي حرم مي‌پرسم، بدون مقدمه مي‌گويد: دخترم الان پشت پنجره فولاد ياد پسرم افتادم كه 28 سال است او را نديده‌ام و هر وقت حرم امام رضا(ع) مي‌آيم بيشتر از هر زمان ديگر ياد او مي‌افتم.
از او سوال مي‌كنم مگر پسرتان كجاست كه اين همه سال شما را چشم انتظار گذاشته؟ اشك كه در چشمان پير زن مي‌نشيند دل من هم مي‌لرزد، با همان صداي لرزانش مي‌گويد: پسرم زماني كه 17 ساله بود در عمليات خيبر شهيد شد و از آن زمان تا حالا 28 سال مي‌گذرد وقتي پسرم كوچك بود ما عادت داشتيم هر سال با خانواده به زيارت
امام رضا(ع) بياييم هميشه هم حتما مي‌آمديم و ساعت‌ها پشت پنجره فولاد مي‌نشستيم، يك‌بار بيمار سرطاني‌اي را اين جا ديديم كه پسرم خيلي دلش شكست و براي او گريه كرد و ضجه زد دلش براي آن بيمار سوخت، فكر كنم آخرين سفر ما با هم به مشهد بود. از آن سال تا به حال هر وقت مشهد مي‌آيم چشمم كه به پنجره فولاد مي‌افتد ياد پسرم مي‌افتد و ياد بي‌قراري‌هاي آن روز او در ذهنم زنده مي‌شود اين جا مي‌نشينم و برايش قرآن و دعا مي‌خوانم.

حرم هميشه باصفا و لانه‌هاي گنجشك ها روي كاج ها
مي‌پرسم آن زمان‌ها كه با پسرتان مشهد مي‌آمديد حرم امام رضا(ع) با الان چه فرقي داشت؟ جواب مي‌دهد: حرم امام هشتم هميشه با صفاست آن زمان‌ها حرم خيلي كوچكتر و خلوت‌تر بود حرم چند صحن بيشتر نداشت حتي يادم مي‌آيد در يكي از صحن‌ها درخت‌هاي كاج خيلي كهن‌سال و سر به فلك كشيده با حوض آب وجود داشت روي درخت‌ها لانه پرنده بود و گنجشك‌ها در پرواز بودند. مردم داخل صحن‌ها مي‌نشستند حتي گاهي ناهار و شام را همين جا مي‌خوردند يادش بخير ما هم كه آن زمان جوان بوديم با بچه‌ها مي‌آمديم تو همين صحن كهنه و ساعت‌ها مي‌مانديم يك دل سير كه زيارت مي‌كرديم بر مي‌گشتيم. الان حرم خيلي بزرگ شده من كه اگر بچه‌ها نباشند داخل حرم گم مي‌شوم بس كه بزرگ و شلوغ شده.
براي اين كه حال و هواي پيرزن را عوض كنم مي‌پرسم حالا چرا اين روزها را براي سفر به
مشهد انتخاب کرديد؟ شلوغي، سردي هوا او جواب مي‌دهد: مشهد در ميلاد امام رضا(ع) حال و هواي عجيبي دارد، خودم را به آن راه مي‌زنم و مي‌گويم حالا چه فرقي مي‌کند آدم ميلاد امام رضا(ع) كجا باشد. طوري بر مي‌گردد نگاهم مي‌کند که از حرفم خجالت مي‌کشم مي‌گويد: خيلي فرق مي کند! خيلي، زمين تا آسمان فرق مي‌کند، نوه‌هايم خيلي دوست داشتند كه ميلاد حضرت را مشهد باشند چون سال‌هاي پيش هم ميلاد مشهد بوده‌ايم برايشان پرخاطره است.

مامن آدم‌هاي گرفتار و دل‌شكسته
اين يكي زائري روستايي است كه از روستاي بزنگان سرخس به مشهد آمده مي گويد 25 سال دارد اما چهره‌اش خيلي تكيده‌تر از اين به نظر مي‌رسد و سنش را بيشتر نشان مي‌دهد دل‌شكسته است و اين را مي‌توان از لحن كلام و از چشمان خيس‌اش خوب حس كرد و فهميد.
مي‌پرسم بيشتر چه زمان‌هايي بيشتر حرم مي‌آييد: مي‌گويد: پسرم چند روزي است در بيمارستان امام زمان(عج)
مشهد بستري است، شب ها بالاي سر او هستم و روزها از حدود ساعت 10 تا عصر را براي زيارت حرم مي‌آيم.
مي‌پرسم چرا اين جا پشت پنجره فولاد نشسته‌ايد: غمي مبهم در چهره‌اش مي‌نشيند و با دلتنگي به پنجره فولاد خيره مي‌شود و مي‌گويد من اين روزها خيلي گرفتارم خيلي دلم گرفته تنها فرزندم 13 روز است كه در بيمارستان بستري است روزها خيلي سختي را دارم سپري مي‌كنم، هيچ‌جاي حرم به اندازه پشت پنجره فولاد به من آرامش نمي‌دهد. اين‌جا مأمن آدم‌هاي دل‌شكسته و گرفتار است مي‌بينيد كه من هم‌چنين احوالاتي دارم، هروز از بيمارستان مي‌آيم و اين‌جا مي‌نشينم تا شفاي پسرم را بگيرم.
مي‌گويم وقت اذان ظهر است و شما در قسمت حساسي از حرم يعني پشت پنجره فولاد
امام رضا(ع) نشسته‌ايد و در کنار شما آدم‌هايي نشسته‌اند که من ديده‌ام دل‌شکسته‌اند در اين لحظه‌ها از خدا براي خودت و آن‌ها چه مي‌خواهيد؟ ناگهان صداي گريه‌اش بلند مي‌شود گريه‌اش مرا هم به گريه مي‌اندازد مي‌گويد: من ماجراي پناهندگي آهويي به امام رضا(ع) را شنيده‌ام هر روز كه اين‌جا مي‌آيم ماجراي آهو را براي خودم مرور مي‌كنم به امام رضا(ع) گفته‌ام هرکس به اين حرم قدم مي‌گذارد به اميدي مي‌آيد اميدشان را نااميد نكن.


شرمنده محبت حضرت هستم
اين زن 51 ساله مشهدي نذر كرده 40 روز را به زيارت امام رضا(ع) بيايد، مي‌گويد: حاجتي دارم، مشکلي که هيچ‌كسي نمي‌تواند گره‌اي از آن باز کند، از آقا خواستم خودش به فريادم برسد.
مي‌گويم از
امام رضا(ع) چه تصويري در ذهن داريد؟ جواب مي‌دهد: امام رضا(ع) ولي و حجت خدا روي زمين است به خاطر همين اگر کسي بالاترين مراتب قدرت و مقام را هم داشته باشد باز به امام رضا(ع) که مي‌رسد احساس حقارت مي‌کند چون خداوند عظمت و هيبتي در وجود اولياي خود قرار داده که همه در برابر شکوه و عظمت وجودي آن‌ها تسليم‌اند. من هم هميشه مديون و شرمنده لطف و محبت امام هشتم بوده‌ام.

دل‌شكسته‌ترين آدم‌هاي اين حرم
و حالا مي‌رسم به شخصي که خادم امام رضا(ع) است از چوب پري که در دستش گرفته اين را مي‌فهمم به او مي‌گويم محل خدمت شما درست رو به روي پنجره فولادي است که دل‌هاي بسياري به آن دخيل بسته شده چه احساسي داريد؟ به فکر فرو مي‌رود انگار چيزي در درونش مي‌شکند و من حزنش را در چهره‌اش مي‌بينم با صدايي که حالا محزون شده جواب مي‌دهد: من به پنجره فولاد خيلي حساسم تا حالا نشده که محل خدمتم پشت پنجره فولاد باشد و من در چند ساعت خدمتم حداقل چند بار اشکم جاري نشود. آخر مي‌دانيد کساني که پشت پنجره فولاد دخيل مي‌بندند دل‌شکسته‌ترين آدم‌هاي حرم‌اند، احساس من نسبت به آدم‌هايي که اين جا دخيل مي‌بندند اين است که آن‌ها انسان‌هاي خاصي‌اند که از همه چيز و همه كس نااميد و بي‌پناه شده‌اند و حالا به امام رضا(ع) پناه آورده‌اند و اين خيلي بامعناست.
 

 



جلوه های معنوی و هنری، جان‌نواز و چشم‌نواز قرآن‌های منسوب به دستخط مبارک امام‌حسن(ع) و امام‌رضا(ع) در نمایشگاهی شامل کتب خطی، چاپ سنگی و چاپی که بمناسبت سالروزرحلت پیامبرگرامی اسلام حضرت محمد(ص)، شهادت امام حسن(ع) وشهادت امام رضا(ع) درکتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی برگزار شده ، پیش روی زائران و مجاوران بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) قرار گرفته است.


منبع:قدس آنلاین
 

 



 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

مسعود فراستی، کارشناس و منتقد سینمای ایران با اشاره به مشخص نبودن معیار هیأت انتخاب، به نحوه انتخاب فیلم‌ها و حذف بخش‌ جنبی جشنواره فجر انتقاد کرد.

خبرگزاری فارس: انتقادات فراستی از نحوه انتخاب فیلم‌های جشنواره فجر

«مسعود فراستی» کارشناس و منتقد سینما در گفت و گو با خبرنگار سینمایی فارس درباره نحوه انتخاب فیلم‌ها گفت: به نظرم  اولین قدم در انتخاب فیلم‌ها مشکل وجود دارد ، من چند فیلم که در بخش مسابقه نیست را دیدم فیلم‌های خوبی هستند و مطلقا بحث کیفیت را ندارند اما به مسابقه راه نیافتند. البته این می تواند سلیقه هیئت انتخاب باشد و نباید حتما با سلیقه من همخوانی داشته باشد اما مسئله اینجاست که متر و معیار هیئت انتخاب چه بوده، روشن نیست.

فیلم‌های گرم واجتماعی در جشنواره حضور ندارد

وی در ادامه گفت: به نظرم می‌رسد یک موضع دفاعی به سمت خنثی‌‌سازی صورت گرفته است. هر فیلمی که گرم و اجتماعی باشد در جشنواره حضور نداشته باشد. این تفکر ، تفکر باج دادن به کسانی است که نه دغدغه سینما دارند و نه دغدغه  فرهنگ و  سینما را به شدت به سمت یک سینمای بی‌بو و بی‌خاصیت سوق می‌دهد که نه در شان مردم است، نه در شان نظام و  نه شان جشنواره است . این خطر به شدت وجود دارد به خصوص که بخش جنبی جشنواره حذف شده و ما نمی‌توانیم فیلم‌ها را در آن بخش ببینیم.

حذف بخش جنبی تصمیم نادرستی است

وی در ادامه تاکید کرد: حذف بخش جنبی از جشنواره فیلم فجر تصمیم به شدت نادرستی است و مخاطب و سینما را تضعیف می‌کند، همچنین مخاطب جشنواره را کم می‌کند . ما فیلم‌هایی که در بخش مسابقه راه نیافتند مثل سالهای گذشته باید در بخش جنبی می‌دیدیم و نظر می‌دادیم ، بحث می‌کردیم که در نهایت منجر به شکوفایی جشنواره می شد که متاسفانه این بخش حذف شده و تنها 22 فیلم باقی مانده که معلوم نیست با چه معیاری انتخاب شده است.

فراستی در ادامه با ابراز امیدواری برای بازگشت بخش جنبی به جشنواره گفت: امیدوارم دوستان بخش جنبی را به جشنواره بازگردانند تا فیلم‌هایی که در بخش مسابقه راه نیافتند به هر دلیلی که به عقیده من خیلی موجه نیست را در آن بخش ببینیم.

او در ادامه به فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» اشاره کرد و گفت: بعضی از  فیلم‌ها که از بخش مسابقه حذف شده  مانند فیلم آقای حجازی که من این فیلم را دیدم ، فیلم خوبی است  این نوع حذف کردن‌ها لطمه به جشنواره و به سینمای اجتماعی رو به جلویی که سینمای ما بسیار به آن احتیاج دارد، وارد می‌کند.  نداشتن چنین سینمایی با عنوان این که ما هیچ چیز ضد «ارزشی» نخواهیم داشت ، از موضع ترس و موضع متاسفانه باج دادن به کسانی است که «ارزش»‌ها برایشان بازی و دستاویز است و علیه سینمای ایران است تا اینجای کار چیزهایی که می‌بینم، خوشایند نیست.

حذف کردن‌ها عکس‌العمل غلط به بعضی از جناح‌ها است

وی در پاسخ به این سؤال که برای برون رفت از این وضعیت راهکاری ارایه دهید ،گفت: به عقیده من بخش جنبی باید اضافه شود و حداقل این است که بخشی باشد تا منتقدین در سینما میلاد فیلم‌های حذف شده از بخش مسابقه _ که تعدادشان کم نیست و بیش از بخش مسابقه است _ را بتوانند ببینند و نظر بدهند تا بتوانند به شکوفایی سینمای کشور کمک کنند. اینجور حذف کردن‌ها عکس‌العمل غلطی است به بعضی از جناح‌هایی که سیاسی کاری می‌کنند و فرهنگی هم نیستند و متاسفانه  ارزش‌‌ها هم برایشان بازی شده است.



 

فریم :

 

 رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش گفت: دشمنان تلاش مي‌كنند در انتخابات آينده توطئه  ديگري را راه بيندازند.
به گزارش روابط عمومي ارتش جمهوري اسلامي ايران،‌حجت الاسلام و المسلمين سيد محمد علي آل هاشم، رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش در يادواره شهيدان خلبان سرهنگ اصغري و سرگرد فاني پايگاه هوايي بندرعباس با اشاره به فتنه 88،گفت:كساني كه در فتنه سال 88 مردم و اسلام را  مورد آزار قرار دادند،به عاشوراي اباعبدالله اهانت كردند و در روز قدس شعار هاي انحرافي دادند، دنبال اهدافي بودند،اما مردم در نهم دي به‌طور خودجوش به ميدان آمدند و همچون اوايل انقلاب، تمام توطئه‌هاي دشمنان را پاسخ دادند.
وي با بيان اين‌كه در آن سال برخي در داخل نتوانستند لحظه‌ را تشخيص دهند، گفت: معناي بصيرت هم شناخت زمان و موقعيت است. اي بسا ممكن است كسي هدفش خيانت به كشورنباشد، اما بصيرت نداشته باشد و ناخودآگاه به دشمن كمك مي‌كند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش با بيان اينكه نهم‌ دي تجلي بصيرت مردم بود،اظهار داشت: نهم دي تجلي تولي و تبري با هم بود چون مردم هم حمايت خود را از  نظام و ولايت فقيه نشان دادند و هم برائت خود را از آشوبگران اعلام كردند و به اين شيوه ولايت‌مداري خودشان را به اثبات رساندند.
وي گفت: دشمنان در انتخابات رياست جمهوري مجلس گذشته به اهداف خود نرسيدند و از آن پس دست به  تحريم كشورمان زدند.
وي با اشاره به سخنراني اوباما و تأكيد وي به اين‌كه در 100 سال اخير چنين تحريمي به اين اندازه در خصوص هيچ كشوري انجام نشده است، گفت: دشمنان تلاش مي‌كنند از طريق فشار بر مردم،در انتخابات آينده توطئه ديگري را راه بيندازند كه اميدواريم با روشنگري مُبلغين و اساتيد و هوشياري مردم، ان‌شاء‌الله اين توطئه دشمنان هم خنثي شود.
در اين يادواره كه با هدف تجليل از شهداي نيروي هوايي بندرعباس برگزار شد،حجت الاسلام والمسلمين آل هاشم با بيان اين‌كه غفلت و سرگرم شدن به زندگي روزمره معمولاً گذشته را از ياد مي‌برد، گفت:برگزاري ايام خاصي به مناسبت سالگرد شهدا يا هفته دفاع مقدس و دهه فجر، يادآوري ايثاگري‌هاي آن دوران است و به لحاظ فرهنگي و آموزشي اهميت دارد.
 رئيس سازمان عقديتي سياسي ارتش با بيان اين‌كه با پايان يافتن دوران دفاع مقدس نبايد شهدا، ايثارگران و فداكار‌هاي آنها فراموش شود، گفت:دفاع مقدس پايان پذيرفته است ولي نبايد شهدا، ايثارگران و رزمندگان دوران دفاع مقدس را فراموش كنيم چرا كه نسل جديدي كه به دنيا مي‌آيد، با خاطرات آنها روبرو است و وظيفه ماست كه اين نسل جديد جامعه را با شهدا و ايثاگران  آشنا و اهميت و ارزش كار شهدا را  در جامعه مطرح كنيم.
وي با بيان اين‌كه جامعه‌اي كه بتواند آرمان شهدا و ايثارگران را به خوبي درك كرده و ترويج كند، از كاركردهاي مثبت آن بهره‌مند خواهد شد،گفت:شكل‌گيري يك محيط انساني سالم، اسلامي والهي در جامعه از جمله كاركرد‌هاي اين فضا است.
 وي افزود:حقيقت مطلب اين است اگر خدمات شهدا و ايثارگران به خوبي براي مردم معرفي شود و تنها به قالب‌هاي كليشه‌اي براي بيان زندگي شهدا اكتفا نكنيم، قطعاً نسل جديد دنباله رو اين شهيدان است.
حجت الاسلام و المسلمين آل هاشم با بيان اين‌كه ما همگي مديون شهدا، ايثارگران و رزمندگان هستيم، اظهار داشت: يكي از طُرقي كه ما مي‌توانيم در قبال شهدا اداي دين كنيم، شناساندن شهدا و مسيري است كه آنها ممارست داشتند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش، تصريح كرد:تاريخ دفاع مقدس ما پُر است از مرداني كه با رشادت و غيرت، سرود عشق را زمزمه كردند و در ميان غوغاهاي مادي‌گرايي، معنويت را با زيباترين جلوه هاي ايثار و گذشت، نمايان كردند.
 وي گفت: بدون ترديد كساني مي‌توانند شگفت‌ترين و بزرگترين عظمت‌ها را رقم بزنند كه والا‌ترين آرمان‌ها را در پيش چشمان خود داشته و قوي‌ترين اعتقاد و ايمان را در قلب خود جاي دهند.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش، تكريم خانواده شهدا و پيشكسوتان دفاع مقدس را تجليل از عشق، مردانگي، گذشت و فداكاري دانست و گفت:پيشكسوتان دفاع مقدس، اسطوره‌هاي تاريخ معاصر انقلاب هستند كه بايد از آنها تقدير كنيم.
رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش با طرح اين سوال كه  وظيفه امروز ما در قبال شهدا چيست؟، تأكيد كرد: امروز اگر امنيت در جامعه ما برقرار است، اين وظيفه ماست كه راه آنها را با عمل به وصيت شهدا عمل كنيم. يكي از وصايان شهداي ما، توصيه به تبعيت از ولي‌فقيه  زمان است.
 حجت الاسلام و المسلمين آل‌ هاشم با  اشاره به بيداري اسلامي در خاورميانه و شمال آفريقا،گفت: گسترش بيداري اسلامي بر اثر همان فرهنگ شهادت ايجاد شده است و مردم بسياري  در سراسر جهان در سايه همين خون هاي شهدا بيدار شدند.
وي با بيان اين‌كه امروز تخلف از وصاياي حضرت امام و شهداي دفاع مقدس، گناهي نابخشودني است، خاطر نشان كرد:پيام شهدا، حفظ وحدت، مقابله و ايستادگي در مقابل زورگويان، اطاعت از  ولي فقيه و ايجاد اميد و نشاط در بين آحاد جامعه است.
 او در پايان تأكيد كرد:امروز هرحركتي كه باعث شود خون شهدا هدر رود، اين حركت خيانتي به ايران اسلامي است.

 



 

 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

 

 

مشرق - شوق ديدار و عطش زيارت در ذات شيعه است، بويژه اگر شيعه در همين حوالي و نزديكي هاي حرم رضوي باشد، اين قرابت مرزها را مي شكند، خستگي را منزوي مي كند و عزم را جزم تا همه توان را در قامت شكسته اي روانه بيابان هاي منتهي به مشهد كند. و قطعا آناني كه درباره اين شيفتگان به راه زده، داوري مي كنند خود بايد اهل دل باشند تا طعم گرسنگي چند ساعته را احساس و تحمل رنج سفر هاي كيلومتري در سرما و گرما و تشنگي را لمس كنند. 150 هزار عاشق پیاده در راه مشهد در روزهاي پاياني صفر امسال 150 هزار دلداده با پاهاي تاول زده به حرم حضرت ثامن الائمه (ع) مشرف مي شوند، اين جماعت قرار است در اقيانوس افزون بر 4 ميليون زائري كه قرار است در قالب 4 هزار هيئت عزادار و مسافر مشهد به پايتخت معنوي ايران سفر كنند گره بخورند. زائران پياده از فرسنگ ها راه به قصد اداي دين به اما غريب و صيقل باطن در رواق هاي عطر افشان رضوي وارد اين شهر مي شوند تا قلب سوگوارشان را تقديم امام خفته در توس كنند. قصه دلدادگي مردم ايران زمين با آقا امام رضا(ع)، به تعداد دقائقي كه از حضور مولا در سرزمين خراسان مي‌گذرد، خاطره و حديت و شنيدني دارد. بايد در واگويه هاي مردان و زناني كه در اوج صداقت و يكدلي هروله كنان بسوي حرم مي روند، دخيل باشي تا بداني براي جرعه نوشي از سقاخانه آقا چه بهايي مي دهند. قيمت يك كاسه آب حوض اسماعيل طلايي به اندازه جاني در نزد زائر آقا ارزش دارد و دخيلي در پشت پنجره فولاد و حاجت طلبي در اين صحن و سرا را توان قيمت نيست. رضا حيدر پور از اهالي يكي از روستاهاي شيروان در اين باره مي گويد: من 15 سال است كه به شوق لمس ضريح آقا پياده به جاده مي زنم، اين عزمي است كه همه وجودم را در برگرفته و تا زنده ام هر سال تكرار مي كنم. او مي گويد: وقتي محب باشي و محبت رات جستجو كني، نه بعد مسافت و نه سختي راه هيچكدام نمي تواند، سد راه شود و قطعا اين اتفاق هر ساله درباره دهها هزار نفر تكرار مي شود. به گفته وي همه زائران دوست دارند، پياده به رسم ادب در بارگاه خورشيد هشتم(ع) حاضر شوند، اما خيلي ها را توان جسمي ياراي عمل به نيت پاكشان را نمي دهد. ايستگاه هاي صلواتي چند سالي است كه گروهي از ارادتمندان امام رضا(ع) و همچنين خادمان آستان قدس رضوي پذيرايي از زائران پياده حرم امام هشتم(ع) اقدام به برپايي ايستگاه هاي صلواتي كرده اند. اين محل ها درمسیر‌های منتهی به مشهد و مبادي ورودي این شهر مستقر و تعدادي ازآنها از امكانات مناسبي براي اقامت، استراحت و تغذيه برخوردار است. هر چند عده اي نيز خود جوش نذرهاي خود را در مسير كاروان هاي پياده توزيع مي كنند تا از اجر معنوي اين سفرهاي ماندگار، سهمي داشته باشند اما با همه اينها مي شود، پيشنهاد كرد كه با توجه به گسترش روز افزون زائران پياده مي توان اقدام وسيع تري و امكانات بيشتري را فراهم كرد. مرضيه علوي زاده از زائران نيشابوري كه پياده در مسير مشهد گام بر مي دارد، عقيده دارد، شور رضوي كه در دهه اخير تب بيشتري گرفته است را بايد حمايت كرد. وي مي افزايد: خادمان حرم رضوي بايد در خارج از محيط حرم نيز فرش پذيرايي خود را پهن و همه توانشان را بكار گيرند. وي عقيده دارد: افزايش فضاهاي مسقف و احداث مكان هاي دائمي مي تواند آرامش بيشتري را براي زائران فراهم كند، هر چند كساني كه مسافر پياده امام رئوف هستند هيچ گاه به مسير امن و ابزار رفاه فكر نمي كنند. جاي خالي دروازه زيارت ايده احداث يك ورودي مناسب و جذاب در مبادي وردی مشهد از مدت ها قبل مطرح بوده است، ما معلوم نيست چرا درباره تحقيق آن طفره و تعلل ديده مي شود. دروازه زيارت به عنوان يك نماد با معماري سنتي و مذهبي در دو سمت ورودي هاي مشهد مي تواند علاوه بر جلوه‌هاي بعدي، به ميعادگاهي براي تجمع زائران پياده و رود باشكوهتر آنها تبديل شود. در سال هاي اخير شهرداري مشهد براي زيبايي مركز خراسان رضوي صدها ميليارد تومان هزينه كرده است، و انصافا نيز بر خيلي از كاستي ها بويژه در كاستي هاي بصري شهر غلبه كرده است، اما هنوز به اين مهم فكر نكرده كه به نظر مي رسد تاخير در آن جايز نيست. ماموريت مديران شهري به نظر مي رسد، نگاه ملي به مشهد بايد از شعار به سمت عمل سوق داده شود، اين كه در سخن ملي بودن مشهد را ندا دهيم و در عمل در ايام محرم و صفر و تابستان و نوروز مديران مشهدي را با 25 ميليون نفر افرادي كه نه شهر را مي شناسند و نه با امكانات آن آشنا هستند تنها بگذاريم منطقي نيست. تحميل روزانه 400 هزار مسافر به مشهد بدون درك اين مهم كه بايد سهميه اي در بودجه و پروژه هاي كلان قائل شد، معضل است كه همچنان ادامه دارد و به نظر مي رسد باز هم تداوم داشته باشد. انتظار اين است، كه معاونت زيارت و بودجه زيارت و ايده هاي مربوط به اين مقوله كه خود به ساختار و تشكيلاتي تبديل شده است كار را بر زائران و بخصوص پياده ها آسان كند.



 

 پایگاه اطلاع رسانی صاعقه

 

 

حجت‌الاسلام ‌والمسلمين ‌سيد ‌محمد علي ‌آل‌هاشم،

رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش گفت:تشديد فشارها به‌وي‍ژه فشار‌هاي اقتصادي،يكي از راهبردهاي دشمنان در آستانه انتخابات سال آينده رياست جمهوري است و آنها قصد دارند با اين كار از داخل به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران ضربه وارد كنند. به گزارش روابط عمومي ارتش جمهوري اسلامي ايران،حجت‌الاسلام ‌والمسلمين ‌سيد محمدعلي آل‌هاشم طي سخناني در مراسم افتتاحيه مسجد فاطميه پايگاه هوانيروز نيروي زميني در كرمان، تحريم‌هاي يك‌جانبه غرب عليه كشورمان را محكوم به شكست دانست و ‌افزود:دشمنان قسم خورده اين ملت با دست‌آويز قرار دادن مسائلي همچون انرژي هسته‌اي به منظور تشديد فشار‌هاي اقتصادي،اهداف ديگري را در ذهن مي‌پرورانند كه ايجاد نارضايتي در بين مردم در آستانه انتخابات يكي از اين اهداف است. رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش در ادامه، از بين بردن بنيان‌هاي اعتقادي خانواده‌ها به‌ويژه جوانان را از اهداف ضدفرهنگي دشمنان برشمرد و تصريح كرد:امروز، استكبار با تمام ظرفيت خود در صحنه‌هاي گوناگون ضد‌فرهنگي حاضر شده و قصد دارد با ترويج فساد،بي‌بندوباري، بدحجابي و مدگرايي؛ جوانان ما را مورد هدف قرار دهد. حجت الاسلام و المسلمين آل‌هاشم ايجاد و تجهيز مراكز فرهنگي به‌ويژه مساجد و حسينيه‌ها را از راه‌كارهاي موثر مقابله با اين گونه تهاجم‌ها دانست و افزود:تقويت وحمايت از جايگاه فرهنگي در كليه مجامع فرهنگي به‌ويژه در نيروهاي مسلح، تمام معادلات دشمنان را برهم خواهد ريخت. وي همچنين اعتقاد به ولايت در كنار صبر و بصيرت را لازمه پيروزي در عرصه تهاجم فرهنگي و اقتصادي دشمن عنوان و تصريح كرد:البته ملت سربلند ايران اسلامي در حماسه به يادماندني نهم دي ثابت كرد تا پاي جان به آرمان‌هاي انقلاب و امامشان پاينبد خواهند بود و در آن روز، پاسخ لازم را به دشمنان داد. رئيس سازمان عقيدتي سياسي ارتش در پايان خاطر نشان كرد: مساجد،حسينيه‌ها،فاطميه‌ها و زينبيه‌ها محور صميميت، وحدت وهمدلي هستند و از همه مسئولين امر خواستار پشتيباني و تقويت جايگاه اين اماكن شد. گفتني است در ادامه حضور رياست سازمان عقيدتي سياسي ارتش در استان كرمان،از نمازخانه جديد و مركز آب شرب پادگان 05 كرمان نيز طي مراسمي بهره‌برداري شد.